🧨 اینهم عکس باحالی بود خاطره از اصفهان.... ▪️جلسه ای بودکه باتاخیر رسیدیم😱 مسولین اونجا جلسه راکنسل کردند!! ماهم سیلون و ویلون توحیاط اونجا سرگردان بودیم... 😳سرویسهای بهداشتی کنارمسجد بسته بودند! مجبور شدیم یک یک ساختمانهای اونجا را چک کنیم!! ➖آخرش در یک ساختمان در طبقه دوم سرویس بهداشتی پیدا کردیم!! ➖البته بدون اینکه هماهنگی کنیم رفتیم داخل اون ساختمان... ساعت 4 بعد از ظهر بود طبیعی بود که کارمندها داشتند اونجا را ترک می کردند کارمندهای اون بخش خبر نداشتند ما داخل ساختمان هستیم!! 🗝بنده های خدا رفته بودند و در را بسته بودند!! با قفل ... ما موندیم پشت در😝 دوستان هم عکس گرفتند... کلی هم به ما خندیدند!! البته خیلی باحال بود ملت زنگ می زدند می گفتند: حاج آقا که از قم آمده رفته از سرویس استفاده کننده بدون هماهنگی و بعد دوستان نمی دانستند در را بستند فکر کنم کل اون مجموعه مطلع شدند که بنده ساعت 16 در این لوکیشن از سرویس بهداشتی استفاده کردم... 🤣 😝 🤪 🧨🤪نخند!! سرت در می آد... ➖➖➖ نکته** دو شب همون جا بنده های خدا به ما در مهمانسرا جا دادند که ازشون تشکر میکنیم! هرچند تلخی کنسل شدن جلسه به کام ما ماند!! این دو خط آخر را هم نوشتم چون مسول اونجا که توفیق زیارتش را نداشتیم و ندیده جلسه ما را به علت تاخیر یک ساعته کنسل کرد!! چون از شهر دیگری رسیدیم خدمتشون ترافیک سنگین بود و خلاصه تاخیر شد... 🧨این مسول عزیز دلسوز مقتدر باجذبه منظم!! ایتا به من پیام دادگفته: مدیون هستید که نگید که از هتل (مهمانسرای) این مجموعه دوروز استفاده کردید!! زیرش هم هشتگ زده: