#گزیده_نڪات_تفسیرے
#صفحه_348
❇️
#شرك جهان را به تباهی میكشد
💠مَا اتَّخَذَ اللَّهُ مِنْ وَلَدٍ وَ ما كانَ مَعَهُ مِنْ إِلهٍ إِذاً لَذَهَبَ كُلُّ إِلهٍ بِما خَلَقَ وَ لَعَلا بَعْضُهُمْ عَلی بَعْضٍ سُبْحانَ اللَّـهِ عَمَّا يَصِفُونَ (۹۱/مومنون)
🌱خداوند هيچ گونه فرزندی برای خود نگرفته است، و هيچ معبودی با او نيست، (و اگر جز اين بود،) قطعاً هر خدايی به سوی آفريدهی خود میرفت، و بیترديد بعضی از خدايان بر بعضی ديگر برتری میجست (و با اين كار، هستی تباه میشد) خداوند از آنچه (مشركان) توصيف میكنند منزّه است.
🔹اعتقاد به وجود فرزند برای خدا منحصر به مسيحيان نيست كه عيسی را فرزند حقيقی! او میخوانند، اين اعتقاد برای مشركان نيز بود كه فرشتگان را دختران خدا میپنداشتند، و شايد مسيحيان اين عقيده را از مشركان پيشين گرفته بودند، به هر حال از آنجا كه فرزند از نظر ذات و حقيقت، بخشی از پدر است، برای فرشتگان يا حضرت مسيح و غير او، سهمی از الوهيت قائل بودند و اين از روشنترين مظاهر شرك است.
🔹سپس به بيان دليل بر نفی شرك پرداخته چنين میگويد:" اگر خداوند شريكی میداشت و آلهه متعدد در جهان هستی حكومت میكرد هر يك از اين خدايان مخلوقات خاص خود را در پنجه تدبير و اداره خويش قرار میداد" (و طبعا هر بخشی از عالم با نظام خاصی اداره میشد و اين با وحدت نظامی كه بر آن حاكم میبينيم سازگار نيست) (إِذاً لَذَهَبَ كُلُّ إِلهٍ بِما خَلَقَ).
🔹" بعلاوه هر يك از اين خدايان برای گسترش قلمرو حكومت خود سعی داشتند بر ديگری تفوق جويند" و اين خود سبب ديگری برای از هم گسيختگی نظام جهان میشد (وَ لَعَلا بَعْضُهُمْ عَلی بَعْضٍ).
🔹و در پايان آيه به عنوان يك نتيجهگيری كلی میفرمايد:" منزه است خدا از توصيفی كه آنها میكنند" (سُبْحانَ اللَّـهِ عَمَّا يَصِفُونَ).
📚تفسیر نمونه
༻🍃🌸🍃༺