🌍 کاپیتالیست ،مارکسیست
سوسیالیست و تشیع
#بخش۲
🔹به هر حال مارکسیستها قائل به هدم نظام سرمایهداری و تحقق سوسیالیسم بودند. کسانی که به حدی از تحقق سوسیالیسم در ذیل سرمایهداری قائلاند، مارکسیست یعنی پیرو مارکس و انگلس نیستند.
🔹بنابراین بسیاری از سوسیالیستهای اروپای غربی را باید صرفا سوسیالیست شمرد، ولی سوسیالیستهای جهان سوم را، از کرۀ شمالی تا کوبا، باید سوسیالیستهای پیرو مارکس یعنی مارکسیست دانست.
🔹با این حال از عجایب است که چرا این کشورهای سوسیالیستی، متحدان کشور ما شدهاند. چون که اقتصاد جمهوری اسلامی، عمدتا سرمایهدارانه است نه سوسیالیستی.
🔹 این همسویی صرفا دلایل سیاسی دارد نه ایدئولوژیک. یعنی جمهوری اسلامی در پی ساختن جهانی سوسیالیستی نیست، ولی چون به دلایل سیاسی و فرهنگی با لیبرالیسم مشکل دارد، در تقابل با سرمایهداریهای لیبرالدموکراتیک جهان غرب، به اتحاد سیاسی با دولتهای سوسیالیست مخالف جهانی شدن سرمایهداری رسیده است.
🔹بدیهی است که اگر سرمایهداری جهانی از بین برود، فصل اختلافات جمهوری اسلامی و متحدین سوسیالیستاش برای ساختن آیندۀ جهان آغاز میشود.
آیندهای که از نظر دولتمردان کشورمان باید اسلامی باشد نه سوسیالیستی.
🔹در چنین آیندهای، برخلاف نظر سوسیالستها، مالکیت خصوصی وجود خواهد داشت و شریعت اسلام در حکم قانون خواهد بود.
دو مطالبهای که قطعا همۀ سوسیالیستهای جهان با آن مخالف خواهند بود.
🔹 ولی تا وقتی که خصمی به نام "سرمایهداری لیبرالدموکراتیک" وجود دارد، وقت پرداختن به این اختلافات نیست.
🔹از سه جزء ترکیب مذکور، یعنی "سرمایهداری" و "لیبرالیسم" "دموکراسی"، متحدین سوسیالیست جمهوری اسلامی، قطعا با سرمایهداری مخالفاند ولی بخشی از لیبرالیسم (یعنی لیبرالیسم فرهنگی و اخلاقی) را میپذیرند.
🔹جمهوری اسلامی نیز با اکثر وجوه لیبرالیسم (معرفتی و اخلاقی و سیاسی) قطعا مخالف است ولی بخشی از سرمایهداری یا لیبرالیسم اقتصادی (یعنی مالکیت خصوصی و آزادی کسبوکار و تجارت) را میپذیرد.
🔹دربارۀ دموکراسی هم باید گفت که موضع جمهوری اسلامی و دولتهای سوسیالیست مذکور این است که :
🔹دموکراسی یعنی همین وضعیتی که در ذیل حکومت ما محقق شده است؛ بنابراین پذیرش دموکراسی از سوی ما، تحصیل حاصل است و ما اصولا نیازی به "پذیرش دموکراسی" نداریم بلکه این جهان غرب است که باید دموکراسی ظاهریاش را با عبور از سرمایهداری لجامگسیخته و بستن دست و بال بورژوازی لیبرال، به دموکراسی واقعی بدل کند.
🔹تنها چیزی که میتواند به عنوان نقطۀ قوت یا مایۀ برتری یا دست کم فضل تقدم سوسیالیستها مطرح شود، جاذبۀ شخصیتهای انقلابی سوسیالیست و نیز انقلابهای سوسیالیستی برای انقلابیون مسلمان ایران است.
🔻 شخصیتهایی نظیر لنین و تروتسکی و مائو و کاسترو و چهگوارا.
🔹ولی اگر سوسیالیستها بخواهند به این امور تفاخر کنند، با این پاسخ قابل توجه مواجه میشوند که :
🔹 تشیع ذاتا دینامیسمی انقلابی داشت که در نحوۀ حکمرانی حضرت علی و واقعۀ کربلا به چشم میخورَد و در دهههای اخیر با ایدهها و مشی سیاسی دکتر شریعتی و امام خمینی فعال شد.
🔹 و اگر شما انقلابیونی نظیر لنین و کاسترو و چهگوارا و رزا لوکزامبورگ را دارید، ما نیز علی و حسین و ابوذر و زینب (صلوات الله علیهم اجمعین) داریم.
✍هومان دوراندیش
﹏﹏⃟🌻﹏﹏﹏
🌍 کانال بین المللی طلایه داران بدون مرز( تلکرام_ ایتا_ بله 👇)
╭┅┈┈┈┈ 𑁍◃┈┈┈╼┅╮
𑁍
@Talayedaran14 𑁍
╰┅╾┈┈┈ 𑁍◃┈┈┈┈┅╯