یک مثال واضح از لیبرالیسم سیاسی که الان بر تمام کشورهای دارای پارلمان و مجلس حاکم شده، همین مکانیزم انتخابات هست. من با یک مثال توضیح میدم: در انتخابات مجلس در تهران، ۳۴۰۰ کاندید بودند که مثلا ده میلیون تهرانی، باید از بین اینها به سی نفر رای بدهند! طبیعی هست که شناخت کاندیداها غیر ممکن هست، پس فقط کسانی دیده می شوند که نامشان یا در لیستهای معروف باشد، یا اسپانسرهای گردن کلفت آنها را تبلیغ کنند که در هر حال، چون این فرایند تبلیغ برای کاندیداها هزینه بر هست و در سیستم لیبرالیستی هیچکس محض رضای خدا برای کسی کاری نمیکند، قطعا تمامی نمایندگانی که در معرض شناخت و انتخاب مردم قرار میگیرند، عملا مدیون هستند به صاحبان قدرت و ثروت و طبیعی هم هست که وقتی به مجلس رفتند، باید برای ادای آن دین تلاش کنند نه منافع ملی. خب این را قانون دوم ترمودینامیک گفته بود! و ما سالهاست که ضد اصل مسلم علمی، توقع داریم بدون هیچ اراده و عزم و کنترلی، تحزب و باند بازی، منجر شود به ایجاد یک مجلس دلسوز که در راستای منافع ملی حرکت می کند. بعد میبینیم هر قانونی که به نفع مردم هست، چون در تعارض هست با منافع اسپانسرهای تبلیغاتی نماینده ها، رد می شود. و مردم باید مدام با فشار و تجمع و اعتراض و ... خواست خود را به نماینده های مجلس تحمیل کنند که اغلب هم موفق نمی شوند. و چقدر آقای مهدی عسگری در مناظره ی دیروز (۱۴ اردیبهشت) این را خوب توضیح دادند که مجلس کارآمد باید پی یک انتخابات کارآمد تشکیل شده باشد، چیزی که در حال حاضر، ما نداریم و باید فکری برایش بکنیم. بله! ما انقلاب کردیم، اما چه سخاوتمندانه ساختارهای سیاسی و اقتصادی مان را سپردیم به دست خرافه های شبهه علمی و خرافه پرست های غربزده چه راحت چهل و پنج سال دارند ملت فداکار ایران را بازی می دهند. عزیزان، بیاییم کافر شویم به این خرافه ها و ایمان بیاوریم به بیان اجتماعی اصل دوم ترمودینامیک و علمی ترین عبارت جامعه شناختی را که: إِنَّ اللَّهَ لاَ یُغَیِّرُ مَا بِقَوْم حَتَّى یُغَیِّرُوا مَا بِأَنفُسِهِمْ حالا سوال هست که ما چطور میتوانیم این قاعده را تغییر دهیم؟ جوابش این هست: مجبوریم فرصتهای استثنایی را دریابیم! چون در مکانها و زمانهایی خداوند بداء میکنند و برای فرد یا جامعه ای که واقعا قصد بازگشت از مسیر اشتباه دارد، یک روزنه های نجاتی قرار میدهد تا اگر واقعا آنها قصد تغییر داشته باشند این فرصت ها را دریابند. دوستان، کاندید بودن آقای مهدی عسگری، از آن فرصت هاست. ما تهرانی ها الان می توانیم با پشتوانه ی رای قاطع، ایشون رو به مجلس بفرستیم؛ ایشون کسی است که تمام سوابقش و تمام شواهد نشان می‌دهد که چون اراده کرده با این روندهای خودبخودی و کاتوره ای دست به دست شدن قدرت و ثروت و امکانات بجنگد، خوب فهمیده راهش چیست. تهرانی ها، کرجی ها، قمی ها، قزوینی ها... مردم ایران! این اقتصاد و سیاست آفت زده ی غرب زده ی ضد ملی ضد دینی در خور ما نیست. ما که آزادگیمان در دفاع از مظلومان عالم، سر زبانها افتاده، چرا باید بخاطر خرافه های شبهه علمی غرب زدگان، به این راحتی میدان سیاست و اقتصاد را دو دستی تقدیم دشمنان قسم خورده مان و نفوذی هایشان کنیم؟ عزیزان، اگر از بازی های سیاسی و منفعت طلبی ها و باندبازی های اربابان لیست ها خسته شده اید، این فرصت را از دست ندهید؛ از هرجای ایران که هستید، تهرانی ها را ترغیب کنید جمعه بروند و اگر هیچکس را هم نمی شناسند، حتی اگر سالهاست بخاطر بوی مشمئزکننده ی لیست بازی و باند بازی ها و زد و بند های سیاسی با صندوق رای قهر کرده اند، بروند و فقط به همین «مهدی عسگری» رای دهند. 🇸🇩 {کانال تلخند سیاسی،اجتماعی، سلامتی}👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2387935416Cb15af8398c