#خاطرات_امیر_المومنین_علیه_السلام
✍🏻 باز نویسی تاریخ زندگی امیرمؤمنان علی (علیه السلام) به صورت داستانی از زبان ایشان
📃 قسمت هشتاد و نهم
✳️ عبداللهبنعباس؛ استاندار بصره
🔹امیدوار به تقوای ابنعباس
🔻[ عبداللهبنعباس را به استانداری بصره منصوب کردم و به مردم اطلاع دادم: ]
ای جماعت مردم، من عبداللهبنعباس را جانشین خودم در سرزمین شما قرار دادم. به سخنانش گوش فرا دهید و مادامی که او از خداوند و رسولش اطاعت میکند، شما نیز فرمان او را گردن نهید؛ اما اگر در میان شما بدعتی پدید آورد یا از حق فاصله گرفت، به اطلاع من برسانید تا او را از استانداری عزل کنم.
من امیدوارم که او را عفیف و باتقوا و پارسا بیابم و اگر او را به این مسئولیت برگزیدم، برای این بود که درباره وی چنین گمانی دارم. خداوند ما و شما را بیامرزد!
✳️ تذکرهایی به ابنعباس
[ و به عبداللهبنعباس سفارشهایی نیز کردم: ]
🔻ای فرزند عباس، تو را سفارش میکنم به رعایت تقوای الهی و اقامه عدل درباره کسانی که بر آنان ولایت داری. با مردم با چهره گشاده برخورد کن و به آسانی زمینه حضور آنان را نزد خودت فراهم ساز و با بردباری با آنان رفتار کن. تو را برحذر میدارم از خشم، که گذرگاه شیطان است. تو را برحذر میدارم از پیروی هوای نفس که از پیمودن راه حق بازت میدارد.
و متوجه باش که هر آنچه موجب تقرب تو به خدا باشد، موجب دوری تو از آتش نیز خواهد شد و هر آنچه تو را از خدا دور کند، به یقین موجب نزدیکی تو به آتش خواهد شد. خدا را بسیار یاد کن و غافلان مباش.
✳️ خروج از بصره
🔻[ هنگامی که میخواستیم از شهر بصره خارج شده و به سمت کوفه رهسپار شویم، با اشاره به لباس خودم، به مردم بصره گفتم: ]
ای مردم بصره، چه جای انتقاد از من است؟! به خدا سوگند، این لباسی را که به تن من است، خانوادهام بافتهاند.
[ و با اشاره به کیسه غذای خودم، به آنان گفتم: ]
ای مردم بصره، چرا باید از من انتقام بگیرید؟ به خدا سوگند، این خوراک من از مزرعهای که در مدینه دارم، تهیه شده است.
اگر از نزد شما با چیزی بیشتر از همین که میبینید بیرون رفتم، در پیشگاه خداوند از خیانتکاران باشم.
✳️ رعایت انصاف با مردم و احسان به آنان
🔻[ پس از خروج از بصره، نامهای از عبداللهابنعباس دریافت کردم که نشاندهنده وجود اختلاف بین مردم بود. در پاسخ وی نامهای نوشتم: ]
از بنده خدا علی، امیرالمومنین، به عبداللهابنعباس
اما بعد، حمد و ستایش مخصوص خدایی است که پروردگار جهانیان است و صلوات خدا بر سرور و سالار ما محمد که بنده و رسول خداست.
فرستاده تو نزد من آمد و آنچه درباره مردم بصره یاد کردی و چیزهایی را که پس از خروج من از بصره دیدی و شنیدی، به اطلاع من رساند.
🔻من نیز به تو خبر میدهم که مردم بصره چند گروه هستند: گروهی از آنان در اطاعت تو باقی می مانند؛ زیرا به تو امید دارند. گروهی از ترس مجازات دست به شورش نمیزنند. پس با کسانی که به تو دلبسته و امیدوارند، با رعایت عدل و انصاف و نیکی رفتار کن و با کسانی که هراسناک و نگراناند، اینگونه باش: عقده ترس را از دلهای آنان بگشای و آرامش خاطر برایشان ایجاد کن.
🔻متوجه این نکته هم باش که مردم بصره برای فرمانروایشان شأن و عظمتی معتقد نبودند و جز به اندکی از آنان، به بقیه احترامی نمیگذاشتند. به تذکرات من توجه کن و در رعایت آنها جدی باش. نیز به قبیله ربیعه نیکی کن و به همه کسانی که در نزد تو هستند، در حد توان خویش احسان کن. ان شاء الله. والسلام.
📚منابع:
۱. الجمل، ص۴۲۰
۲. مناقب آل ابیطالب، ج۲، ص۹۸
۳. الامامة و السیاسة، ص۱۰۵
۴. نهج البلاغه، وصیت۷۶
۵. وقعة صفین، ص۱۰۵
📗 علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام
↩️ ادامه دارد...
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
@Tanha_sfahan