جوان بود و مومن و اهل مسجد 😊 آداب نماز و وضو را خوب رعایت میکرد ... امام جماعت مسجدشان عوض شد و یک طلبه ی دیگر برای فریضه جماعت به مسجدشان آمد ... قبل از اذان ظهر بود که توی وضوخانه و دستشویی های مسجد داشت وضو میگرفت که امام جماعتِ جدیدِ مسجد وارد دستشویی ها شد ... داخل یکی از توالت ها رفت بعد از چند دقیقه بیرون آمد و بدون اینکه وضو بگیرد وارد شبستان مسجد شد 😳 نماز جماعت را خواند و با اهل مسجد گپ و گفتی داشت و مسجد را ترک کرد !!! جوانِ مومن سخت در فکر فرو رفت ؛ چرا وضو نگرفته امام جماعت میشود ! از این آخوند های تقلبی است ! باید به همه بگویم ! امام جماعت قبلی مان خوب بود ! ادم چقدر میتواند کلک بزند ! تا اینکه روز بعد عمدا قبل از اذان رفت داخل توالت ها ...منتظر شد حاج آقا بیاید ...حاج آقا آمد و دقیقا همان اتفاق تکرار شد 😳 جوان مومن مسجدی به چند نفری قضیه را اطلاع داد 😎 آنها هم فهمیدند ✅ نقشه ای کشیدند ؛ فردا حاج آقا که میآید برویم و با سوال جلویش را بگیریم که دستشویی نرود و بیاید نماز را بخواند بعد برود دستشویی 😎 روز بعد چند نفری یک تیم شدند و با سوالات مختلف اجازه ندادند حاج آقا دستشویی برود ❌ وقت اذان شد ... همه به نماز ایستادند ... وسط نماز یکدفعه امام جماعت از هوش رفت 😳 نماز بهم ریخت ، و همه نگران!!! حاج آقا را سریع بهوش آوردند ، به کیفش اشاره کرد ... کیفم را بیاورید ، یک سرنگ انسولین دارم ، بدهیدش به من ... فرصت نشد انسولینم را تزریق کنم ... یادگار دوران کودکی ام است ... ببخشید نماز شما را خراب کردم ...الان دوباره میخوانیم ، حلال بفرمایید. جوانِ مومنِ مسجدی و دوستانش نماز را به جماعت خواندند همراه با عرق سردی که بر پیشانیشان نشست ... نتیجه ؛ گاهی با چشمان خودت میبینی گاهی دیگران هم میبینند اما تحلیلت غلط است چون اطلاعاتت ناقص است ! حتی اگر با چشمان خودت دیدی ، بگذار قضاوتت صد درصد نباشد ✅✅✅ همیشه درصدی را برای خطای محاسباتی و تحلیلی ات بگذار ، شاید مساله آنگونه که تو میبینی و تحلیل میکنی و قضاوت میکنی ، نباشد ... خدای متعال عاقبت همه ی ما را ختم بخیر کند ان شاءالله 🤲 ┅═ 🌿🌸🌿 ═┅ 👇 @Tanhamasirkerman