همسرم از ابتدا زن بود 😳 23 فروردین 95 با همسرم غزل در اداره آشنا شدم و خرداد همان سال ازدواج کردیم.غزل همیشه موقع خوابیدن ترس داشت و اجازه نمیداد باهم باشیم خیلی ناراحت شدم و از اتاق خوابمان میامدم بیرون. یک شب در حالی بیرون خواب بودم صدای عجیبی از اتاق خواب میامد ... بله دنیا دور سرم خراب شد برای انتقام از غزل دوربینی در اتاق خواب نصب کردم تا راز ترس همسرم را بفهمم آن شب خارج از اتاق خوابیدم و فردای آن روز دوربین رو چک کردم . همه چيز خوب بود تا در ساعت ٣:٢٥ دقيقه بامداد .... ⛔️ادامه داستان کانال مرد مغرور من👇 https://eitaa.com/joinchat/520159478C7a42c4384d