هدایت شده از 
🔥😳 ♨️هنوز ازگیروبند مرگ عموم در نیومده بودیم که😔 بابامم گیر داد نمیذارم زن داداشم بره زیر دست کسی دیگه غیرتم اجازه نمیده... فردای چهلم عموم قرار محضر خونه گذاشتن ماهم رفتیم انتظار نداشتم مامانم بیاد اما اومد.ولی گفت به شرطی اجازه ازدواج مجددت رو میدم 😳 بابام که تازه ۲ قرونیش افتاده بود دستو پاشو گم کرد و گفت چه شرطی 😱👇🏻😳 https://eitaa.com/joinchat/3930128728Cc8e23b2138 ادامه داستان رو بخون 👆🔥 داستان واقعی زندگی یکی از اعضای ایتا که خودش تو کانال هست💯