💔داستان تلخ و پر ماجرای زندگی نغمه❌
داستان پر تلاطم زندگی من از اونجا شروع شد که،یه همسایه داشتیم اسمش کیانا بود یه زن ۲۷ ساله خیلی زیبا،شوهرش راننده بود و فقط هفته ای یک شب میومد خونه🔥
توی همون چن روز اول با هم دوست شدیم و چون شبا تنها بود من شبا میرفتم پیشش
تو همون زمان ۳تا پسر اومدن همسایه کناری ما و کیانا شدن. منو کیانا که باهم خابیده بودیم و سریال میدیدیم که صدای راه رفتن رو توی پذیرایی خونه شنیدم، قلبم داشت از دهنم میزد بیرون همینکه خواستم در اتاق و باز کنم یهو...😱😭👇🔥https://eitaa.com/joinchat/2792555401C0ca8eebfd1نباید انقدر سریع به کیانا اعتماد میکردم💔😔😩👆