•●•●•●•●•●•●•●•●•●•●•●•●•●•●•●•●•●•●•●•●•●• خواهرم، این انگشتان باید سالها بر سر فرزندم ڪشیده می‌شد تا بزرگ شود و در پیرے عصاے دستم باشد.... من به این امید فرزندم را از نوازش این انگشتان محروم ڪردم ڪه تو با انگشتانت •چادرت• را سفتِ سفت بگیری...