🍃🍃🍃🍃🍃 ابولحسن خرقانی می‌گوید:جواب دو نفر مرا سخت تکان داد...! اول؛ مرد فاسدی از کنارم گذشت و من گوشه لباسم را جمع کردم تا به او نخورد! او گفت: ای شیخ! خدا می‌داند که فردا حال ما چه خواهد شد! دوم؛ مستی دیدم که افتان و خیزان در جاده‌اى گل آلود می‌رفت. به او گفتم : قدم ثابت بردار تا نلغزی! گفت : من بلغزم باکی نیست... بهوش باش تو نلغزی شیخ! که جماعتی از پی تو خواهند لغزید. ياد اين جمله داستايوفسكى از كتاب نفرين شدگان افتادم: هر"پرهیزکاری"گذشته‌ای دارد و هر "گناه کاری"آینده ای! (پس هیچگاه همدیگر را قضاوت نکنیم) •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•