کرامات حضرت ابالفضل العباس علیه السلام در زمان حاج سید عبدالكریم حائرى و ماجراى كشف حجاب از سوى رضاخان، دو تا پاسبان بودند كه خیلى اذیت مى‏كردند. روزى زنى با روسرى از خانه بیرون مى‏آید، یكى از این پاسبان‌ها او را تعقیب مى‏كند، آن زن هر چه او را قسم می‏دهد و حضرت ابوالفضل علیه‏السلام را شفیع قرار می‏دهد در او اثر نمى‏ بخشد. بلكه آن بى‏ حیا توهین هم میكند كه اگر ابوالفضل كارى از او ساخته مى‏شد، نمى ‏گذاشت دست‌هاى او ... همان روز به ‏حمام مى‏رود و دلش درد مى‏گیرد، معالجات اثر نمى‏كند و به هلاكت می‏رسد. غسال گفته بود: دیدم، مثل این كه سیلى به صورتش خورده شده باشد صورتش سیاه شده بود. 📚منبع حضرت اباالفضل مظهر کمالات و کرامات ص۴۴۷ 👇👇👇 @Tarkgonahan