یهو میومد میگفت: چرا شماها بیکارید..؟!🤨 میگفتیم: حاجی..! نمیبینی اسلحه دستمونه..؟! یا ماموریت‌ هستیم‌ و مشغولیم..؟!😐 میگفت: نه، بیکار نباش!! زبونت‌ به ذکرِ خدا بچرخه پسر همین طور که نشستی، هر کاری که میکنی ذکر هم‌ بگو...😊❤️ حاجی چجوری بگم دلتنگ‌اون اخم و لبخند های تکرار نشدنیت هستیم!😔 دلمون آرامشی میخواد که جز با بودن در کنار خودت بهش نمیرسه...💔