#خاطرات_مسلمانان_در_هجرت شصت و هفت سالش بود و از مادر نود و چهار ساله‌اش پرستاری می‌کرد. وقتی فهمید اهل ایرانم، گفت به ایران آمده و یادگاری خوبی از ایران دارد. گفت در تهران، دو تا از دندان‌هایش دچار مشکل می‌شود و وقتی از عابری سراغ دندانپزشک را می‌گیرد، عابر با هزینه خودش او را به مطب دندانپزشکی برده که یکی از دندان‌هایش را کشیده و دیگری را پُر می‌کند. گفت تا بیست سال بعد از آن هم هنوز، دندان‌پزشکانِ کانادایی‌، تکنیک و دقتِ دندان‌پزشکِ ایرانی را تحسین می‌کردند. در ادامه از مسلمانی‌ام پرسید و نسبت‌اش با مهاجرت. جواب دادم تقویمِ اسلامی از «هجرتِ» رسول‌مان شروع می‌شود که سفارش کرده از گهواره تا گور دانش بجوییم. گفت ظاهراً نسخه‌ی ایرانی مسلمان‌ها، نسخه‌ی بهتری از اسلام است که عربستان و دیگر کشورهای اسلامی اجرا می‌کنند. با احتیاط از توحیدش پرسیدم و جواب داد در این حد قبول دارد که از روییدنِ دوباره‌ی یک گیاه، شگفت‌زده می‌شود. بعدش از طعمِ خوبِ خُرماهای ایرانی گفت و حسرتِ پوسیده شدنِ دندان‌هایش. منبع: @pardarvan @ThrillofPeace