"ماه های حرام" " إِنَّ عِدَّةَ الشُّهُورِ عِندَ اللّهِ اثْنَا عَشَرَ شَهْرًا فِي كِتَابِ اللّهِ يَوْمَ خَلَقَ السَّمَاوَات وَالأَرْضَ مِنْهَا أَرْبَعَةٌ حُرُمٌ ذَلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ فَلاَ تَظْلِمُواْ فِيهِنَّ أَنفُسَكُمْ... : همانا تعداد ماه‌های سال در نزد خدا دوازده ماه است در کتاب خدا که از این‌ها چهار ماهش حرام است. این است دین استوار و پابرجا، پس در این ماه‌ها در حق خود ظلم نکنید..."(توبه آیه36)" ظاهر این آیه شریفه، اشاره به تعداد ماه‌های سال قمری، و تعداد ماه‌های حرام یعنی محرم، رجب، ذوالقعده و ذوالحجه و نیز اشاره به ارزش و اعتبار آن‌ها در نزد خدای‌تعالی شده است. همه احکام و دستورات دین، واجبات و ترک محرمات، مستحبات و ترک مکروهات، همه بر اساس این ماه‌های قمری تنظیم و بنا شده است: "یسئلونک عن الأهلّة قل هی مواقیت للناس..(بقره/189)" اما این آیه شریفه علاوه بر این معنای ظاهری، حقیقت مهمی را هم در دل خود نهفته است، که می‌شود گفت این حقیقت، همان حقیقت قرآن و همان باطن و حقیقت دین است. بر پایه‌ی برخی روایات، ماه‌های دوازده گانه در این آیه‌ی شریفه، به وجود مقدس دوازده امام علیهم السلام تفسیر شده است. البته این معنا از ظاهر آیه هم استفاده می‌شود چون "شهر" در لغت به معنای دانشمند و عالم هم آمده و عالمان حقیقی همان ائمه علیهم السلام هستند که در روایت داریم:"نحن العلماء". علاوه بر این از جابر جعفی نقل شده که تأویل این آیه‌ی شریفه را از امام باقرعلیه‌السلام پرسیدم، حضرت فرمود: «ای جابر! مقصود از "سال" جدم رسول خدا صلی الله علیه و آله است و ماه‌های دوازده گانه آن؛ امیرالمؤمنین تا من و بعد از من فرزندم جعفر و بعد از او فرزندش موسی و فرزندش علی و فرزندش محمد و فرزندش علی تا فرزندش حسن و فرزند او محمد الهادی المهدی(علیهم السلام)، دوازده امام که حجت خدا بر خلقش و امناء بر وحی و علمش هستند. و مقصود از چهار ماه حرام که دین بر پایه اعتقاد به آن ها استوار است، چهار امامی هستند که هم نامند و نامشان "علی"است یعنی: علی امیرالمؤمنین علیه السلام و پدرم علی بن الحسین و علی بن موسی و علی بن محمد(الهادی) علیهم السلام. پس اقرار به آن‌ها همان دین قیّم و استوار است و فلا تظلموا انفسکم، یعنی به همه ایشان جمیعاً قائل شوید[و ایمان آورید] تا هدایت گردید». (تفسیر نورالثقلین جلد ۲،صفحه۲۱۵) اما این که چرا حریم ولایت این چهار امام عزیز را باید بیشتر محترم شمرد و مراعات نمود، شاید وجه ظاهری‌اش این باشد که در زمان امامت این ائمه بزرگوار، انشعابات و انحرافاتی در امت اسلام پیش آمد که جمع زیادی را از حوزه ولایت و امامتشان و در واقع از حوزه دین قیّم خارج ساخت. انحراف و نفاق بزرگ سقیفه در آغاز امامت امیرالمؤمنین علیه‌السلام و انحرافاتی از قبیل کیسانیه، فطحیه، غلات، واقفیه، صوفیه، مجسمّه، معتزله، اشاعره و... در دوران سایر ائمه، شاهدی بر این مطلب است. خلاصه، می‌توان گفت کسی که قائل به امامت این چهار امام بزرگوار باشد که مسمّی به اسم شریف «علی» هستند، شیعه اثناعشری است چون تقریباً هیچ فرقه‌ای نیست که قائل به امامت امام هادی علیه‌السلام باشد ولی اثناعشری نباشد. پس اگر کسی نسبت به این چهار علی علیهم السلام به خودش ظلم نکرد، در واقع هدایت شده و دینش قیّم و استوار است: «فالإقرار بهؤلاء هو الدین القیّم...» @mm_rastgoo