🇮🇷. 《هو الله العلیّ الاعلی》
خاکهای نرم کوشک💦
🌷زندگینامه
#شهیدعبدالحسین_برونسی🌷
🕊 قسمت صد و چهل و چهار
《تک ورها(۷)》
🌷 تازه وقتی پا گذاشتیم روی دژ دشمن، دیدیم عراقیها به
#سرعت_باد_و_طوفان دارند فرار میکنند. همه مات و مبهوت نگاهشان میکردند. برای همه سؤال شده بود که چرا فرار میکنند؟
گفتم: به احتمال قوی از دیشب تا حالا تحت فشار روحی بودن، امروز صبح تا ما رو دیدن، دیگه نتونستن طاقت بیارن.🏃♂💨
🌷 يکدفعه عبدالحسین از گرد راه رسید. داد زد: پس چرا وایسادین شماها؟! برین دنبالشون، برین. گویی وضعیت دستمان آمد. پا گذاشتیم به تعقیبشان. تا ایستگاه حسینیه دنبالشان رفتیم و تا جایی که جا داشت، ازشان اسیر گرفتیم و
#غنایم_جنگی. تازه آنجا فهمیدیم کار اصلی را بچههای تیپ بیست و یکم امام رضا علیه السلام، و نیروهای دیگر کردهاند. 🗣🍃
🌷 از سمت ایستگاه حسینیه، از کارون رد شده و دشمن را بریده بودند. دشمن هم منطقهٔ پادگان حمید و کلی از خاک ما را گذاشته و در رفته بود. در همان حیص و بیبیص تعقيب عراقیها، برخوردیم به بیست، سی تا
#جنازۀ_سوخته! از شهدای مظلوم خودمان بودند و از بچههای تیپ بیست و یک. فهمیدیم شب قبل، نیروهای ما توی این منطقه، اولش موفق نبودند. چند تا شهید میدهند که دشمن، وحشیانه جنازۀ مطهر آنها را میریزد روی هم و آتش میزند! 🥺
🌷 با دیدن آنها، عبدالحسین از این رو به آن رو شد. نشست کنار جنازهها و شروع کرد به خواندن فاتحه. از چشمهاش معلوم بود میخواهد گریه کند، ولی نکرد. میدانستم به
#ملاحظهی روحیهٔ بچههاست. شاید اگر بهش یادآوری نمیکردم که باید برویم، به این زودیها بلند نمیشد. توی ایستگاه حسینیه، گردان را جمع و جور کردیم. 😔🌴
🌷 برای احتیاط، دست اسیرها را بستیم. غنایم را هم یکجا جمع کردیم. هنوز نفسمان تازه نشده بود که سید هاشم درچه ای، با عباس شاملو و غلامپور، از گرد راه رسیدند. سید هاشم، عبدالحسین را بغل کرد و گفت: چهکار کردی آقای برونسی؟ میگن گردان
#کولاک کرده!🫂😊
🌷 عباس شاملو پی صحبت او را گرفت و گفت: شما خط قدیمی
#دُبِّ_حَردان و دژ ناشکستنی عراق رو، بالأخره شکستین. پیش خودم گفتم: الآنه که عبدالحسین شروع کنه به تعریف کردن که؛ گردان ما از خط گذشت و چقدر اسیر گرفت و چقدر غنیمت گرفت و چهها کرد و چهها نکرد. ولی خلاف حدسم شد.😎😳
#ادامه_دارد... 🕊
کــانــالِ وَصیَتِ سِتارِگان
❤️ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ❥︎𑁍○
🍃 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ❥︎𑁍○
https://eitaa.com/V_setaregan