را مورد بررسی و تبیین قرار می دهند و از آیات و روایات و سخنان بزرگان و عقلاء و شاعران جهت تبیین مطلب استفاده می نمایند و در پایان هم ذکر مصایب اهل بیت (علیهم السلام . ) می کنند . آیا این روش پسندیده و معقول و مطلوب اهل منبر و خطباء صرفا برانگیختن احساس و عواطف و شور است و مردم را از عقل و تعقل و خِرَد واندیشه دور می کنند ؟!!! آیا جناب عبدالکریم سروش در خلاء و خیال سخن می گویند ویا اینکه مواجه با واقعیات جامعه است؟! واقعیات جامعه ما بر خلاف نظر آقای سروش است . مردم وقتی پای منبر خُطَباء و اهل منبر قرار می گیرند خِرَد و عقل و اندیشه شان در سایه بیان آیات و روایات و سخنان حکیمانه و... بارور وشکوفا می شود نه اینکه طبق گفته ناصواب دکتر سروش بگوییم که مردم فقط احساسی و عاطفی می شوند وبعد دچار شور می شوند و برای اهل منبر سینه چاک می کنند و....!!! آیا واقعا اهل منبر و خُطباء و مبلِّغین متعهد و دلسوز ما به قول آقای سروش «جهل می کارند و خرافه درو می کنند» آیا «جاهله و جهالت » دستاورد غایی اهل منبر است ؟!! متاسفانه به جهت حاکمیّتِ هوای نفس و شهواتِ نفسانی بر افکار و اندیشه های جناب دکتر سروش ، ایشان از راه خرد و اندیشه سالم خارج شدند و مطالبی به ظاهر فریبنده بیان میکنند که حاکی از عدم درایت و تعقل حضرت ایشان است و متاسفانه ایشان از عبدالکریم بودن بیرون رفتند .... و از روشنفکران بیمار جز این انتظاری نیست !!!
ثانیا حضرت ایشان هنوز ماهیت واصالت انسان را نشناخته است . همانطوری که در بالا عرض کردیم انسان مجموعه ای از عقل و اراده و احساس و خشم وشهوت بالمعنی الاعم و وهم و خیال است. یک کارشناس حاذق به همه ابعاد انسانی توجه می نماید . مثلا یک پزشک حاذق به همه جوانب بیمار توجه می کند و نظر می دهد . اهل منبر و خُطَباء و مُبلِّغین هم در جایی که لازم باشد باید احساس مردم را بر انگیخته کنند و گاهی هم باید احساس و عواطف مردم را زنده و شکوفا نمایند و گاهی خشم مردم را نسبت به ستمگران و مستکبرین تحریک کنند و مانند آن و این کارها برخلاف تعقل و خِرَد ورزی نیست بلکه عین خِرَد و تعقل و عقل و درایت و خِرَدورزی و خِرَدمندی است و اگر در جایی که باید احساس و عاطفه تحریک شود و یک خطیب و سخنران و اهل منبر برخلاف آن عمل کند این دور از اندیشه و تعقل است. هر چیز باید متناسب جایگاه و محل و ظرف خودش باشد به قول سعدی شیرازی : دو چیز طیره عقل است : دم فروبستن به وقت گفتن و گفتن به وقت خاموشی . پس به جناب دکتر سروس می گوییم شما در عالم توهُّم و خیال و به دور از واقعیات جامعه و به دور از عقل و خِرَد سخن می گویید و خُطَباء و اهل منبر ما به پیروی از پیامبران و اهلبیت پیامبر ( علیهم السلام) قرن ها و صد ها سال است که جامعه را به سوی شکوفایی عقلی و فکری و فرهنگی و اخلاقی دعوت می کنند و آنها را به سعادت و کمال جاوید فرا می خوانند و مردمِ آگاه ما هم این مطلب را می دانند . البته مردم عزیز و فهیم ما در طول قرن ها و صد ها سال که به مجالس وعظ و خطابه اُنس و علاقه و شناخت دارند گاهی در برابر برخی شخصیت هایی که همه وجودشان اخلاص و صفا و یکرنگی است ، عواطف و احساسات خاص و شور آفرین (که همراه با شعور و تعقل وعقل است ) ابراز واظهار می کنند و این عمل احساسی و عاطفیِ پاک و مقدس را یک افتخار برای خود می دانند . عواطف و احساسات پاک و بی نظیری که مردم شریف ایران به حضرت امام خمینی (ره) نشان دادند و نیز احساسات شورانگیز و پاکی که به مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای و سایر بزرگان اظهار می کنند نمونه هایی از این عواطف و احساسات بسیار متعالی و ارزشمند و اگاهانه است . آری مردم ما هرجا که اخلاص و خلوص و صفا و پاکی و یکرنگی ببینند حماسه ای از شور و احساس پاک می آفرینند.
سیداصغرسعادت میرقدیم
31تیر 1395 ه.ش
16 شوال المکرم 1437 ه.ق .
** از دعاهای مُنحرفانه دکتر عبدالکریم سروش :
بارخدایا تو گواه باش، من که عمری درد دین داشتهام و درس دین دادهام، از بیداد این نظام استبداد آئین برائت میجویم و اگر روزی به سهو و خطا اعانتی به ظالمان کردهام از تو پوزش و آمرزش میطلبم !!!
http://l1l.ir/9h2
🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷
@Wiki_Shobhe
🌐«کانال جامع شبهات و شایعات فضای مجازی»🌐