🇮🇷ویکی شبهه🇮🇷 @Wiki_Shobhe 🌐«کانال جامع شبهات و شایعات فضای مجازی»🌐 ◀️شبهه 💡کلمات کلیدی : ، ، ⛔️ شبهه: ⛔️ @Wiki_Shobhe ابراهیم فردوسی نیا: تمدن و مذهب ، یکدیگر را متقابلا حذف می کنند ✅◀️ پاسخ شبهه: ▶️✅ يکي از آثار و فوايد دين، شکوفايي تمدّن است؛ زيرا هرجا که دين حضور پيدا کرد، تمدّن جلوه هاي بيشتري از خود ارائه کرده است. براي روشن شدن نقش دين در شکوفايي تمدن، در آغاز به تعريف تمدّن و مشخصه هاي آن پرداخته، سپس رابطه آن با دين بيان مي شود؛ آن گاه مشخص مي گردد که نقش دين در تمدن چگونه است. در تعريف تمدن گفته اند: تمدن، نظم اجتماعي است که در نتيجه وجود آن، خلاقيت فرهنگي امکان پذير مي شود و جريان مي يابد. نيز اموري از قبيل پيش بيني و احتياط در امور اقتصادي، سازمان سياسي، سنن اخلاقي و کوشش در راه معرفت و بسط هنر را از عناصر و ارکان تمدن شمرده اند و گفته اند: تمدن در شرايطي ظهور مي کند که هرج و مرج و ناامني پايان پذيرفته و به جاي او نظم و امنيت حاکم شده باشد؛ در اثر حاکميت نظم و برقراري امنيت، انسان مي تواند در راه کسب علم و معرفت و تهيه وسايل بهبود زندگي حرکت کند. افزون بر عوامل جغرايايي از قبيل آب و مواد معدني و محصولات غذايي و شرايط محيطي مناسب، از عوامل و اوضاع و احوال اقتصادي از قبيل کشاورزي و تجارت و صنعت و نيز از عوامل سياسي چون حکومت و دولت و قانون و همچنين از عوامل اخلاقي و عوامل عقلي و روحي به عنوان عوامل تمدن ياد مي شود. بعد از تعريف تمدن و بيان مشخصه ها و عوامل آن، بايد به دين و حقيقت آن توجه شود. دين ، مجموعه اي از عقايد و اخلاق و احکام و مقررات فقهي و حقوقي است که براي راهنمايي انسان، جهت تحصيل سعادت واقعي در اختيار او قرار گرفته است. دين در مرتبه اول، انسان را از توحّش حيواني خارج و او را وارد وادي و حريم انساني مي کند و با پذيرش حيات انساني و رعايت قوانين الهي و عمل به آن، که از طريق وحي آسماني در دسترس او قرار گرفته، او کمالات عقلي و اغراض فطري را تامين مي کند و به سعادت ابدي بار مي يابد. انساني که از مرحله حيواني گذر کرده، به مرتبه عقلاني مي رسد، زمام گفتار و رفتار و کردار او را عقل به عهده مي گيرد و در اين حال، چنين انساني امنيت و نظم را حاکم مي کند و به دنبال حاکميت امنيت و نظم، عناصر و عوامل تمدن در چهارچوب برنامه الهي شکل مي گيرد و در واقع، انسان متمدن در اين معنا انسان الهي است که در تمام اعمال و رفتار اجتماعي و فردي خود، جز با قانون خدا زيست نمي کند. در بين اديان موجود، دين اسلام به لحاظ داشتن اصول و مباني متقن و تاريخ مشخص و روشن، در آفرينش تمدن، نقش فوق العاده اي ايفا کرده است و کتاب هاي مختلفي که در زمينه تمدن اسلامي به نگارش درآمده است، بر آن گواهي مي دهد.2 آنچه که در فوايد و نقش دين از ديدگاه کلامي و جامعه شناختي و تاريخي و روان شناسي مطرح شد، روشن مي سازد که از دين مي توان انتظار اين فوايد را داشت؛ زيرا اگر دين اين قابليت را نداشته باشد تا کارکردها و فوايد ياد شده را به همراه داشته باشد، نمي توانست اين آثار از او بروز کند؛ خصوصاً ديني چون اسلام که جامعه جاهلي زمان خود را متحول ساخته و او را در مسير علم و عقل و تفکر و رشد قرار داده است. به لحاظ اين که اسلام، چنين تأثيري را در جامعه بشر داشته است و اين عملکردها از او بروز کرده و مي کند، شايسته است براي بيان قابليت آن به بعضي فوايد بعثت انبيا از ديدگاه قرآن اشاره شود. 1 . تاريخ تمدن ويل دورانت، ج 1، عوامل کلي تمدن، ص 6-133 . 2 . ر. ک: تاريخ تمدن اسلام، جرجي زيدان؛ تمدن اسلام و عرب، گوستاولوبون فرانسوي، ترجمه فخر داعي گيلاني http://library.tebyan.net/fa/Viewer/Text/92205/37 باز نشر از: 🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷 @Wiki_Shobhe