حال ممكن است سوال شود از كجا معلوم است كه منظور آیه (محمد/4) فقط زمان جنگ است؟ بايد گفت از دستورات ديگر قرآن كريم در رابطه با برخورد با غيرمسلمانان و در مورد رعايت حقوق انساني آنها و همينطور شيوه پيامبر و معصومين عليهم السلام معلوم ميشود قتال با كفار فقط مربوط به زمان جنگ است يعني وقتي كه آنها قصد ضربه زدن به اسلام و مسلمين را دارند و يا وجود چنين خطري از جانب آنها پيش بيني شود و لذا در اسلام چيزي به نام تغييرعقيده و تحميل اسلام به جاي آن با زور شمشير وجود ندارد چرا كه آيه « لا اكراه في الدين » را همه شنيده ايم و اصلا دين تحميلي هيچ ارزشي ندارد. (البته اينكه در تاريخ 1400 ساله اسلام خيليها از اين قانون نوراني اسلام تخطي كرده اند منجمله خلفا و فرماندهان نظامي شكي نيست ولي رفتار آنها خودسرانه بوده و ربطي به دين مبين اسلام ندارد و فقط از رفتار معصومين مي توان احكام اسلامي را استنباط نمود .حتما داستان شكايت حضرت علي (ع) در زمان حكومتش را از آن يهودي سارق كه سپر حضرت را دزديده بود را شنيده ايد كه قاضي به نفع يهودي حكم كرد چون خليفه مسلمين در منطقه حكومتش شاهدي بر اين سرقت نداشت .كجا پيامبر اکرم ص و علي علیه السلام كافران غير حربي را به جرم غيرمسلمان بودن كشتند؟) * نكته دوم : بديهى است گردن زدن كنايه از قتل و كشتن است، بنا بر اين ضرورتى ندارد كه جنگجويان كوشش خود را براى انجام خصوص اين امر به كار برند، هدف اين است كه دشمن از پاى درآيد، ولى چون گردن زدن روشن ترين مصداق قتل بوده روى آن تكيه شده است و از طرف ديگر تاكيد بر شدت عمل با كفار متخاصم دارد. * نكته سوم: جنگ در اسلام قوانين بسيار محكم و دقيقي دارد كه شامل قوانين شروع و پايان و كيفيت آن ميباشد . همانطور كه ميدانيد در جامعه بين الملل به اصطلاح متمدن امروز دو نوع قانون براي حمايت از نوع بشر وجود دارد : الف) حقوق بشر مانند حق حيات – حق آزادي بيان – حق آزادي دين – حق مسكن و … ب) حقوق بشر دوستانه كه مربوط به حقوق انسانها در جنگ ميباشد مثل ممنوعيت كشتار جمعي – حقوق اسراي جنگي حقوق مجروحان و زنان وكودكان و … و البته روشن است كه در مورد همه اين مسائل در قرآن كريم و بيانات پيامبر قانون بشر دوستانه وجود دارد؛ – و وَقَاتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ الَّذِینَ یُقَاتِلُونَكُمْ وَلاَ تَعْتَدُوا إِنَّ اللَّهَ لاَ یُحِبُّ الْمُعْتَدِینَ؛ با کسانیکه به جنگ شما می‌آیند، در راه خدا پیکار کنید و تجاوز روا مدارید که خدا تجاوزگران را دوست نمی‌دارد. (بقره/ 190) این آیة شریفه، سه قید برای جنگ ذکر نموده؛ – نخست آنکه: مسلمانان در راه خدا بجنگند (نه برای دنیاطلبی و غنیمت‌یابی)! – دوّم آنکه: مسلمانان با کسانی بجنگند که برای پیکار با ایشان آمده‌اند (نه کسانی که سر جنگ با آنها ندارند)! – سوّم آنکه: مسلمانان به هیچکس تجاوز روا ندارند یعنی زنان و کودکان و پیران و کسانی را که اهل جنگ نیستند همه را محترم شمرند. – إِنْ جَنَحُوا لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لَهَا وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّهُ هُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ؛ اگر دشمنان به صلح تمایل نشان دادند تو نیز بدان متمایل شو و بر خدا توکّل کن که او شنوا و دانا است. (أنفال/ 61). * نکته چهارم: در ضمن رفتار با مشركين در قرآن كريم چند مرحله دارد كه مرحله آخر آن جنگ است . خداوند در برابر آزار و اذیت مشرکین چهاردستور به پیغمبر و مومنین داده است؛ – دستور اول : دستور به صبر « فاصبر علی ما یقولون» یعنی ای پیغمبر در برابر بدگوئی و زخم زبان آنان صبر پیشه کن ( طه / 130) – دستور دوم : دستور به بخشش و نادیده گرفتن اذیت و آزار «فاعفوا و اصفحوا» یعنی بدیهای آنان را ببخشید و اصلا نادیده بگیرید ( بقره / 109 ) – دستور سوم : دستور به صبر در ریختن خون آنان «کفوا ایدیکم» یعنی از ریختن خون مشرکین دست بردارید ( نساء /77 ) – دستور چهارم : دستور به جهاد و ریختن خون آنان «اقتلوهم حیث ثقفتموهم» یعنی بکشید آنها را هر جا که آنها را یافتید ( بقره / 191) دستور چهارم به هنگامی صادر شد که مشرکین و کفار کار را به جائی رساندند که از هر نوع آزار و اذیتی در حق مسلمانان دریغ نکردند همچنانکه در خود آیات قران این مطلب دیده میشود مثلا در آیه 39 سوره حج میگوید : اذن للذین یقاتلون بانهم ظلموا؛ یعنی به آنها که قتال میکنند اجازه داده شد چون به آنها ظلم شده بود . *نكته پنجم : جهاد ابتدايي ؛