🇮🇷ویکی شبهه🇮🇷 @Wiki_Shobhe 🌐«کانال جامع شبهات و شایعات فضای مجازی»🌐 ◀️شبهه 💡کلمات کلیدی : , , , ⛔️ شبهه: ⛔️ @Wiki_Shobhe بخدا حال کردم از این شعرا احسنت به این شاعر روز قیامت شد و صاحبِ صور اومد به میدون و دمید تو شیپور مُرده ها از تو قبراشون پا شدن منتظر محشر کبرا شدن صف کشیدن، وقت حساب کتاب شد وقت مکافات و سؤال جواب شد برزیلی، پانامایی، تونسی امریکایی، فرانسوی، قبرسی هر کدوم از یه قوم و ملیّتی وایساده بودن با چه کیفیّتی! ایرونیا هم تهِ صف وایسادن از اون عقب هی صفُ هُل میدادن! یهو خدا از اون بالا صدا کرد ایرونیا رو از تو صف جدا کرد سپرد اونا رو دستِ یه فرشته گفت اینا رو ببر، جاشون بهشته خارجیا که صحنه رو می دیدن مثل فنر بالا پایین پریدن شاکی شدن، حوصله شون سر اومد صدای اعتراضشون در اومد گفتن خدا مُزد اطاعت چی شد؟! حساب کتابِ این جماعت چی شد؟! از تو بعیده پارتی بازی کنی فقط یه عده ای رو راضی کنی! اینجوری که رفتن و صف خالی شد معلومه پرونده ها ماسمالی شد..! خدا که دید یه ذره اوضا پَسه به مُرده های معترض گفت بسه این ایرونیا که توی صف بودن تموم عمرشون توی کف بودن! یه سر سوزن دل خوش نداشتن تو دلاشون بذر امید نکاشتن تموم عمرشون مُعطّل بودن تو هر چیزی از آخر اول بودن! هر چی برای تفریح عُموم بود برای این بیچاره ها حروم بود! شادیاشونو قدغن می کردن جوونا رو سوار وَن می کردن! درسته که قانوناشون صوری بود ولی بهشت رفتنشون زوری بود! یکی نشسته بود و غُرغر میکرد تموم فیلماشونو سانسور می کرد! تقویمشون همش عزاداری بود جمعه تا جمعه گریه و زاری بود لذت زندگی رو کشک میدیدن ثوابُ تنها توی اشک میدیدن نه دیسکویی، نه کافه ای، نه باری نه ساحل مُختلطی، نه یاری! نفهمیدن مزه کنسرت چیه اون که وسط وایساده با چوب کیه! خودروی ملّیشون یه جور گاری بود! مسبّبِ مرگ و عزاداری بود با اینکه روی دریای نفت بودن اما تو یه وضع هَشَل هفت بودن! گرفتار فرار مغزا شدن نخبه هاشون وِل توی دنیا شدن! مثل شماها حالِ خوب نکردن تو شهراشون بزن بکوب نکردن! خلاصه این ملتِ بی آتیه حساب کتابشون قر و قاطیه! یه عمر تو اون دنیا عذاب کشیدن طعم جهنّمو قشنگ چشیدن! وقتشه غصه هاشونو چال کنن برن بهشت و تا ابد حال كنن ✅◀️ پاسخ شبهه: ▶️✅ @Wiki_Shobhe روز قیامت شد و صاحبِ صور اومد به میدون و دمید تو شیپور مُرده ها از تو قبراشون پا شدن منتظر محشر کبرا شدن صف کشیدن، وقت حساب کتاب شد وقت مکافات و سؤال جواب شد برزیلی، پانامایی، تونسی امریکایی، فرانسوی، قبرسی هر کدوم از یه قوم و ملیّتی وایساده بودن با چه کیفیّتی! اون ته صف ی عده ای وایسادن از اون عقب هی صفُ هُل میدادن! یهو فرشته ای از اون بالا صدا کرد اون عده رو از توی صف جدا کرد سپرد اونا رو دست فرشته های عذاب! گفت بهشون نه نون بدید و نه آب ! خارجیا که صحنه رو می دیدن دلیلشو از فرشته پرسیدن "گفتن چرا؟ دلیل طاعت چی شد؟! حساب کتابِ این جماعت چی شد؟!" فرشته گفت الان میگم براتون خوب گوش کنید بره تو اون سراتون: "این عده که توی صف بودن تموم عمرشون توی کف بودن! یه سر سوزن صداقت نداشتن تو دلاشون حماقت می کاشتن تموم عمرشون مُعطّل بودن تو توهین به ادیان اول بودن! هر چی برای تفکر عُموم بود برای این بیچاره ها حروم بود! چرا که چشم دل نداشتن بجای عقل ؛جهل برداشتن دینداری رو قدغن می کردن به دین همه رو ظن می کردن! به اسم عقل و انسانیت میفتادن به جون بشریت "که ای بشر چرا تو نشسته ای؟ تو دینداری ببین چقدر خسته ای! دین کدوم ؟خدا چیه؟ اهل بیت؟! اینا همش شعره ،غزل ؛اصلا بیت! اصلا مگه جهان داریم دو تایی کی گفته آخرت هست و خدایی؟" خلاصه بر ضد دین و دیندارا کلی خضعبلات گفتن اینها به اسم ی عده روشنفکرای دلسوز گول میزدن مردمو هی شب و روز: " مملکته؟چه وضعشه ؛سیاهی میاد بالا میره تو این نواحی! " ساز مخالف میزدن توی دین باور نداری نشون بدم ببین گرفته از مذهب و ولایت و امامت تا از سر دروغو تا اون ته صداقت! آدمارو با شبهه شک انداختن پشت دین هم، هی متلک انداختن! " باید به همه چیز شما شک کنی خدا، پیامبر و امامارو دک کنی که اینا دست و پاتو بد میگیرن میان جلو راهتو سد میگیرن! " انقدر شک و شبهه انداختن ی عده ساده دل دینو باختن از دروغای ضد دین دم زدن نقشه کشیدنو آش هم زدن! از شایعه از شبهه خیلی زیاد از همونا که شیطون دلش میخواد! با حرفاشون چقدر آتیش سوزوندن سست ایمانا، از توی دین پروندن! بگم اینم همینجا به شماها اینم بوده یکی از امتحانا خلاصه وقت تقاص اعمال شده بدیهایی که تو دلشون چال شده! باید که بیرون بریزن و پاک شن خاموش بشه آتششونو خاک شن... 🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷 https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg