◀️شبهه ⛔️ شبهه: ⛔️ @Wiki_Shobhe دین از منظر مولانا : اﺯ ﭘﺪﺭ ﭘﺮﺳﯿﺪ ﺭﻭﺯﻯ یک ﭘﺴﺮ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺩﯾﻨﻬﺎ ﻛﺪﺍﻡ ﺍﺳﺖ ﺍﻯ ﭘﺪﺭ ؟ ﮔﻔﺖ ﻣﻦ ﺑﺎ ﺩﯾﻦ ﻧﺪﺍﺭﻡ ﻫﯿﭻ ﻛﺎﺭ ﭘﯿﺶ ﻣﻦ ﺩﯾﻨﻬﺎ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ ﺍﻋﺘﺒﺎﺭ ﭼﻮﻧﻜﻪ آوردیم ﻫﺮ ﺩﯾﻦ ﺟﺪﯾﺪ ﺍﺧﺘﻼﻑ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺁﻣﺪ ﭘﺪﯾﺪ ﻛﯿﻨﻪ ﻫﺎ ﻭ ﺩﺷﻤﻨﻰ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺷﺪ ﺟﻨﮕﻬﺎﻯ ﻣﺬﻫﺒﻰ ﺗﻜﺮﺍﺭ ﺷﺪ ﺧﻮﻥ ﻣﺮﺩﻡ ﺭﯾﺨﺖ ﺑﺮ ﺭﻭﻯ ﺯﻣﯿﻦ ﺑارﻫﺎ ﻭ ﺑﺎﺭﻫﺎ ﺑﺎ ﻧﺎﻡ ﺩﯾﻦ ﻧﻪ ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﻢ ﻧﻪ ﺗﺮﺳﺎ ﻧﻪ ﺟﻬﻮﺩ ﺳﺮ ﺑﻪ ﺣﻜﻢ ﻋﻘﻞ ﻣﻰ ﺁﺭﻡ ﻓﺮﻭﺩ ﻋﻘﻞ ﻣﯿﮕﻮﯾﺪ ﻛﻪ ﻋﯿﺶ ﺑﯿﻜﺮﺍﻥ ﻫﺴﺖ ﺩﺭ ﻫﻤﺰﯾﺴﺘﻰ ﺑﺎ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺩﯾﻦ ﻭﻟﻰ ﮔﻮﯾﺪ ﻛﻪ ﺧﻮﻥ ﻛﺎﻓﺮﺍﻥ ﮔﺮ ﺑﺮﯾﺰﻯ ﺍﺟﺮ ﺩﺍﺭﻯ ﺑﯿﻜﺮﺍﻥ ﺩﯾﮕﺮ ﺍﻧﺪﯾﺸﺎﻥ ﻫﻢ ﺁﺧﺮ ﺁﺩﻣﻨﺪ ﺩﯾﻦ ﭼﺮﺍ ﮔﻮﯾﺪ ﻛﻪ ﻣﻬﺪﻭﺭ ﺍﻟﺪﻡ ﺍﻧﺪ؟ ﻣﻦ ﺑﺪﯾﻦ ﻋﻠﺖ ﻧﺪﺍﺭﻡ ﺩﯾﻦ ﻭ ﻛﯿﺶ ﺗﺎ ﻧﺮﯾﺰﻡ ﺧﻮﻥ ﻫﻤﻨﻮﻋﺎﻥ ﺧﻮﯾﺶ ﺗﻮ ﻫﻢ ﺍﻯ ﻓﺮﺯﻧﺪ تنها از خرد ﭘﯿﺮﻭﻯ ﻛﻦ ﺗﺎ ﺑﻪ ﻣﯿﻨﻮﯾﺖ ﺑﺮﺩ ﺑﺎ ﺗﻤﺎﻡ ﻣﺮﺩﻡ ﺭﻭﻯ ﺯﻣﯿﻦ دوستی كن بهترین ﺩﯾﻦ ﺍﺳﺖ ﺍین ✅◀️ پاسخ شبهه: ▶️✅ @Wiki_Shobhe ⛔️ جعلی دیگر به نام مولانا! مولانای این روزهای فضای مجازی حال و روز خوشی ندارد! گاه برخلاف انتظار شعری با سبک و اسلوب نوین و با بهره گیری از واژگان نو می سراید و گاه از جانب دین ستیزان کج اندیش سخن می گوید. به تازگی شعری سروده که موجب حیرت همگان شده 😳😐 چرا که (از زبان یک شخص خیالی) مسلمانی خود را انکار و به بهانه انسان دوستی، دین را مایه ی خونریزی دانسته است. ☹️ او حتی دیگر توان تشخیص معنی کافر حربی با کافر ذمی را هم ندارد و را که به تصدیق کلام برخواسته، مصلحتا بر ادیان الهی ترجیح می دهد: 🚫اﺯ ﭘﺪﺭ ﭘﺮﺳﯿﺪ ﺭﻭﺯﻯ یک ﭘﺴﺮ/ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺩﯾﻨﻬﺎ ﻛﺪﺍﻡ ﺍﺳﺖ ﺍﻯ ﭘﺪﺭ؟ ﮔﻔﺖ ﻣﻦ ﺑﺎ ﺩﯾﻦ ﻧﺪﺍﺭﻡ ﻫﯿﭻ ﻛﺎﺭ/ ﭘﯿﺶ ﻣﻦ ﺩﯾﻨﻬﺎ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ ﺍﻋﺘﺒﺎﺭ ﭼﻮﻧﻜﻪ آوردیم ﻫﺮ ﺩﯾﻦ ﺟﺪﯾﺪ/ ﺍﺧﺘﻼﻑ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺁﻣﺪ ﭘﺪﯾﺪ ﻛﯿﻨﻪ ﻫﺎ ﻭ ﺩﺷﻤﻨﻰ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺷﺪ/ ﺟﻨﮕﻬﺎﻯ ﻣﺬﻫﺒﻰ ﺗﻜﺮﺍﺭ ﺷﺪ ﺧﻮﻥ ﻣﺮﺩﻡ ﺭﯾﺨﺖ ﺑﺮ ﺭﻭﻯ ﺯﻣﯿﻦ/ ﺑارﻫﺎ ﻭ ﺑﺎﺭﻫﺎ ﺑﺎ ﻧﺎﻡ ﺩﯾﻦ ﻧﻪ ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﻢ ﻧﻪ ﺗﺮﺳﺎ ﻧﻪ ﺟﻬﻮﺩ/ ﺳﺮ ﺑﻪ ﺣﻜﻢ ﻋﻘﻞ ﻣﻰ ﺁﺭﻡ ﻓﺮﻭﺩ ﻋﻘﻞ ﻣﯿﮕﻮﯾﺪ ﻛﻪ ﻋﯿﺶ ﺑﯿﻜﺮﺍﻥ/ ﻫﺴﺖ ﺩﺭ ﻫﻤﺰﯾﺴﺘﻰ ﺑﺎ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺩﯾﻦ ﻭﻟﻰ ﮔﻮﯾﺪ ﻛﻪ ﺧﻮﻥ ﻛﺎﻓﺮﺍﻥ/ ﮔﺮ ﺑﺮﯾﺰﻯ ﺍﺟﺮ ﺩﺍﺭﻯ ﺑﯿﻜﺮﺍﻥ ﺩﯾﮕﺮ ﺍﻧﺪﯾﺸﺎﻥ ﻫﻢ ﺁﺧﺮ ﺁﺩﻣﻨﺪ/ ﺩﯾﻦ ﭼﺮﺍ ﮔﻮﯾﺪ ﻛﻪ ﻣﻬﺪﻭﺭ ﺍﻟﺪﻡ ﺍﻧﺪ؟ ﻣﻦ ﺑﺪﯾﻦ ﻋﻠﺖ ﻧﺪﺍﺭﻡ ﺩﯾﻦ ﻭ ﻛﯿﺶ/ ﺗﺎ ﻧﺮﯾﺰﻡ ﺧﻮﻥ ﻫﻤﻨﻮﻋﺎﻥ ﺧﻮﯾﺶ ﺗﻮ ﻫﻢ ﺍﻯ ﻓﺮﺯﻧﺪ تنها از خرد / ﭘﯿﺮﻭﻯ ﻛﻦ ﺗﺎ ﺑﻪ ﻣﯿﻨﻮﯾﺖ ﺑﺮﺩ ﺑﺎ ﺗﻤﺎﻡ ﻣﺮﺩﻡ ﺭﻭﻯ ﺯﻣﯿﻦ/ دوستی كن بهترین ﺩﯾﻦ ﺍﺳﺖ ﺍین‼️☹️ ✅ اما مولانای واقعی را باید در بین اشعار خودش جستجو کرد و اندیشه های عمیق او را باید از درون ابیاتی که سروده است، بیرون کشید. ☘ آن مولانایی که را و می داند و از ایمانی عاشقانه سرشار است:☘ 💠 چون خدا اندر نیامد در / نایب حق اند این پیغمبران هر نبی و هر ولی را مسلکی است/ لیک با حق می برد، جمله یکی است بل حقیقت در حقیقت غرقه شد/ زین سبب هفتاد بل صد فرقه شد فزاید ظن و / پَرد فوق فلک دنیا نردبان این جهان/ حس دینی نردبان آسمان راه دین زان رو پر از شور و شر است/ که نه راه هر "مخنث گوهر" است عقل و دین ها بی گمانی عرشی اند/ در حجاب از نور عرشی می زیند عقل تو همچون شتربان، تو شتر/ می کشاند هر طرف در حکمِ مُر عقلِ عقل اند "اولیاء" و عقل ها/ بر مثال اشتران تا انتها قابل تعلیم و فهم است این خرد/ لیک "صاحب وحی" تعلیمش دهد جمله حرفت ها یقین از "وحی" بود/ اول او لیک عقل آن را فزود جهد کن تا پیر عقل و دین شوی/ تا چو عقل کل، تو باطن بین شوی نور یابد مستعد تیزگوش/ کو نباشد عاشق ظلمت، چو موش سست چشمانی که شب جولان کنند/ کی طواف مشعل ایمان کنند؟ دو قبیله کاوس و خزرج نام داشت/ یک ز دیگر جان خون آشام داشت کینه های کهنه شان از مصطفی (ص)/ محو شد در نور اسلام و صفا👏 (گزیده هایی از مثنوی معنوی) @zabaanoadabefaarsi 👉 @roshangarii 🌹 بازنشراز 🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷 🌐«کانال جامع شبهات و شایعات فضای مجازی»🌐 https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg