◀️شبهه ⛔️ شبهه: ⛔️ @Wiki_Shobhe درقرآن بسیاری از جنایات و افعال زشت وجود دارند که مجاز هستند و تنها اسم آنها عوض شده است و مراجع به اصطلاح فتوا می دهند. جنگ افروزی بد است. اما «جهاد» خوب است (بقره ۱۹۱- در مجموع ۴۹ آیه قتال و ۲۹ آیه جهاد) دروغ بد است. اما «تقیه» خوب است (آل عمران ۲۸، نحل ۱۰۶، غافر ۲۸) دخالت در کار دیگران خوب نیست. اما «امر به معروف و نهی از منکر» خوب است (آل عمران ۱۱۰) شکنجه بد است. اما «حد شرعی» و «تعزیر» مجاز است (نور ۲) فاحشگی بد است. اما صیغه «متعه» مجاز است (نسا ۲۴) نگاه ابزاری به زنان بد است. اما «زنان کشتزار شما هستند و هر گونه که می خواهید به کشتزار خود وارد شوید» (بقره ۲۲۳) زن و مرد برابرند. اما «مرد بر زن برتری دارد» (نسا ۲۴) و..... ✅◀️ پاسخ شبهه: ▶️✅ @Wiki_Shobhe ۱. نویسنده متن فوق، از روش القای مطالب نادرستش به عنوان یک مطلب صحیح استفاده کرده است؛ اعم از مغالطه، سفسطه، تحریف و… ۲. در بررسی آیات قتال باید گفت که بین جنگ افروزی و جهاد، بسیار تفاوت است؛ با وجود اشتراکاتی که باهم دارند؛ ازنظر اسلام جنگ افروزی بد است، اما آیا دفاع از خویش، و یا جهاد، نوعی جنگ افروزی است؟! و یا اینکه اتفاقا جهاد جلوی جنگ افروزی را می گیرد؟!!! یعنی اگر اسلام بگوید حتی اگر به مسلمانها حمله شد، از خود دفاع نکنند و کلا امر به جهاد از اسلام حذف شود، ایشان (نویسنده متن) راضی می شود؟! ۳.اینگونه هر کس و به هر طریق تجاوزی نسبت به شما کرد، شما کلا باید با او کاری نداشته باشید و اجازه بدهید جان و مال و ناموستان را به تاراج ببرند؛ چراکه اگر شما از خویش دفاع کنید، می گویند شما جنگ افروز هستید!!! حتی در آیه ای که نویسنده شبهه مطرح کرده است (۱۹۱ بقره) خدای متعال صراحتا بیان می کنند که جهاد شما در مقابل عمل دشمنانه ی دشمن باشد؛ یعنی خدای متعال در این آیه می فرماید: آنها جنایت می کنند، شما ایشان را به قتل برسانید؛ شما را بیرون ساختند، شما آنها را بیرون سازید و … ۴. جنگ‌افروزی و جهاد تفاوت مطلب دارند و صرفا اسم آنها نیست (طبق ادعای نویسنده شبهه) بلکه با وجود اشتراکاتی بین این دو عمل، ماهیتشان کاملا متفاوت است. ۵. در بررسی تفاوت دروغ و تقیه، ابتدا به تعریف تقیه می پردازیم: یکى از تعالیم قرآنى آن است که مسلمان هر گاه نسبت به جان و مال و آبروى خود احساس خطر کند، می تواند از ابراز عقیده خویش خوددارى نماید، که این کار در اصطلاح دینى و شرعى «تقیّه» نام دارد. جواز تقیه، افزون بر دلایل نقلى (آیات و روایات)، بر مبناى عقل هم صحیح و لازم است؛ چرا که از سویى حفظ جان و مال و آبرو واجب است و از سوى دیگر اظهار عقیده و عمل بر طبق آن عقیده یک وظیفه دینى و شرعی است؛ لیکن در صورت تعارض این دو تکلیف با هم، عقل حکم مى کند که انسان وظیفه ی مهم تر را بر وظیفه ی مهم مقدم بدارد؛ این درحالی است که معنا و مفهوم عمل حرامی به نام دروغگویی، کاملا با مفهوم تقیه متفاوت است؛ باید دانست که دروغ صرفا می تواند برای حفظ و یا ارتقا موقعیت باشد حتی اگر خطری پیشرو نباشد. ۶. با مطالعه ی آیات موجود در شبهه به روشنی درمی یابیم که کسی نگفته تقیه خوب است (با توجه به ادعای نویسنده شبهه)؛ بلکه حرف دین در باب تقیه این است که هرگاه جان و مال و آبروی مسلمان، بواسطه ی ابراز لسانی عقیده ی حقش، به خطر بیفتد، از جانب دین این اجازه را دارد که عقیده اش را بزبان نیاورد و یا خلاف عقیده اش را بزبان آورد؛ نکته ی قابل توجه اینست که تقیه یک اجازه در مواقع و‌ شرایط خاص است، نه امری مستحب با بار مثبت. 👇ادامه پاسخ👇