◀️شبهه ⛔️ شبهه: ⛔️ @Wiki_Shobhe جریان دست بوسی اعراب از محمدرضا پهلوی شاه ایران ۴سال رابطه با عربستان را به خاطر اعدام فقط یک ایرانی قطع کرد به نحوی که اعراب با التماس بسیار توانستند خشم شاه ایران را فرونشانند موضوع مهم در این سالها قطع روابط با عربستان به دلیل اعدام یک زائر ایرانی بود که عربستان بر درست بودن آن اصرار داشت. این زائر که ابوطالب یزدی نام داشت در گرما گرم طواف دچار مشکل مزاجی می شود و استفراغ می کند، ماموران سعودی او رابه بی احترامی به خانه خدا متهم می کنند و نزد قاضی شرع می برند، قاضی نیز حکم به اعدام او می دهد و ابوطالب همان دم گردن زده می شود.(خلاصه شده) ✅◀️ پاسخ شبهه: ▶️✅ @Wiki_Shobhe 1⃣ ماجرای مربوط به اعدام یک جوان زائر ایرانی به نام "ابوطالب اردکانی" در مکه مکرمه در سال 1322 شمسی، که بی گناه و با اتهام واهی آلوده کردن کعبه به پلیدی، با حکم قاضی سعودی گردن زده شد، در منابع مختلف آمده و کسی منکر آن نیست. این واقعه ی تلخ، اعتراض دولت ایران و خشم و انزجار مردم و علمای شیعه را درپی داشت و منجر به قطع روابط ایران و عربستان و تعطیلی چهارساله ی فریضه ی حج شد. در این میان نقش آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی، به عنوان یکی از مراجع تقلید (مقیم کربلا)، از همه پررنگ تر بود که عموم شیعیان را به سبب اهانت رخ داده و نبود امنیت جانی برای زائران، از سفر حج بازداشت. [1] ایشان طی تلگرافی،از محمدرضاشاه پهلوی خواست تا در قبال این اتفاق سکوت نکرده و به تعقیب قضیه بپردازد. شاه نیز در مقابل اطمینان داد که دولت جهت حفاظت منافع ایرانیان و مسلمین، با جدیت پیگیر قضیه است. [2] در آن دوره مسئولیت، اتباع ایرانی بر عهده ی سفارت ایران در مصر، بود. پاسخی که وزارت امور خارجه عربستان ضمن مشروع خواندن اعدام زائر ایرانی به سفیر ایران داد، چنین بود👈"اگر تفضل خداوندی و اقدامات احتیاط کارانه ی دولت عربی سعودی نبود، عده ی زیادی از حجاج ایرانی در نتیجه ی رفتار خجالت آوری که در خانه ی خدا می کنند، به قتل می رسیدند!" [3] 2⃣ آنچه در شایعه ی حاضر عجیب بوده و جای بسی شگفتی دارد، ادعایی است با موضوع⬇️ "عذرخواهی فراوان مقامات عربستان و دستبوسی آنان از شاه ایران"، اما بررسی اسناد و شواهد نشان می دهد واقعیت چیز دیگری است. دولت عربستان، از آنجا که اقدام دادگاه خود را قانونی می دانست، حاضر به عذرخواهی نشد، تا اینکه در سال 1327، ملک عبدالعزیز شاه عربستان بنا به اهمیت مساله ی حج و منافعی که از حضور زائران ایرانی در این مراسم حاصل می شد، با ارسال نامه ای خواستار از سرگیری روابط و "تجدید مناسبات دوستی قدیمی" شد و شاه ایران نیز پاسخ مثبت داد. [4] در همین سال بود که عبدالحسین هژیر نخست وزیر شاه، بنا به تقاضای مردم و علما، اجازه ی ازسرگیری سفر معنوی حج را صادر کرد و محسن صدر، نخست وزیر شاه در سال 1324، از طرف دولت و با اصرار شاه ماموریت پیدا کرد تا سرپرستی حجاج ایرانی را برعهده بگیرد. طبق نوشته ی صدر، نامه ای با همفکری وی از طرف شاه ایران به پادشاه سعودی نوشته شد و او مامور ارسال "هدیه ای لایق" برای حاکم عربستان شد. این هدیه شامل "یک جلد کلام الله خطی خیلی عالی و یک شمشیر مکلل (آراسته) به فیروزه های خیلی عالی با قاب طلا" بود. [5] 5 سال بعد، شاه ایران نشان پهلوی و حمایل آن را به سعود بن عبدالعزیز،حاکم بعدی عربستان و نشان درجه یک تاج ایران را به ولیعهد او اعطا نمود، تا روابط حسنه ی خود با عربستان را تداوم بخشد. [6] آنچه که ما اینجا می بینیم اصرار مردم مسلمان ایران، برای آغاز مجدد فریضه ی حج و استقبال شاه از شروع روابط سیاسی با سعودی هاست و البته خبری از عذرخواهی و التماس و دستبوسی آنان نیست! برخلاف برخی ادعاها، نگاهی به اقدامات بعدی و تداوم روابط گرم شاه با حکام عربستان، نشان از اشتراکات بسیار این دو نظام پادشاهی و ارجحیت این روابط بوده است. 4⃣ محمدرضاشاه پهلوی،در سال 1298 متولد شده و از سال 1320 به قدرت رسیده بود. روشن است که وی در زمان این حادثه 24 سال و در زمان آغاز روابط مجدد با عربستان، 29 سال سن داشته است. عکسی که در فضای مجازی ادعا می شود متعلق به دست بوسی مقامات عربستانی، از شاه پس از جریان شهادت ابوطالب یزدی است، در واقع "دیدار چند تاجر اماراتی با شاه" در اوایل سال 1350 است. [7] از آنجا که دروغگو حافظه ی خوبی ندارد، توجه نداشته است که در همین عکس، ما شاهد شاه 52 ساله هستیم و از زمان حادثه دست کم 28 سال سپری شده بوده است!