در تفسیر نمونه، در تبیین آیه چنین می نویسد:« براى جمله (بغیر عمد ترونها) دو تفسیر گفته اند: نخست اینكه همانگونه كه مى بینید آسمان ، بیستون است (گوئى در اصل چنین بوده، ترونها بغیر عمد). دیگر اینكه (ترونها)، صفت براى (عمد) بوده باشد كه معنیش چنین است، آسمانها را بدون ستونى كه مرئى باشد، برافراشته است، كه لازمه آن وجود ستونى براى آسمان است، اما ستونى نامرئى! حدیثى كه از امیرمؤمنان على (علیه السلام) در این زمینه نقل شده بسیار جالب است، طبق این حدیث امام فرمود: این ستارگانى كه در آسمانند، شهرهائى هستند همچون شهرهاى روى زمین كه هر شهرى با شهر دیگر (هر ستاره اى با ستاره دیگر) با ستونى از نور مربوط است. آیا تعبیرى روشنتر و رساتر از ستون نامرئى یا ستونى از نور در افق ادبیات آن روز براى ذكر امواج جاذبه و تعادل آن با نیروى دافعه پیدا مى شد؟» مطالعه بیشتر در این زمینه http://www.soalcity.ir/node/890 ✅سومین زنگ، داروین: نظریه داروین، هم اکنون نیز فقط یک نظریه است و دانشمندان زیادی نسبت به آن نقد دارند. نظریه تكامل (Evolution) رویكردهای گوناگونی را در میان زیست شناسان (Biologists)، فیلسوفان علم (Philsoophers of Scicnce) و عالمان دینی (Religious sclolars) برانگیخته است. این نظریه از بدو پیدایش تاكنون مراحل متعددی را پشت سر گذاشته و همواره مورد نقد واقع شده است. از منظر زیست شناختی (Biologic): اشكالات متعددی بر نظریه تكامل وارد ساخته اند، از جمله آن كه با تمام تلاش هایی كه داروین در جمع آوری شواهد بر نظریه خویش به عمل آورده، از تفاوت‌های عمده و اساسی بین انسان و اجداد حیوانی مورد ادعای وی (میمون ) غافل بوده است. برخی از این تفاوت‌ها كه «والاس » (Wallace) به آن ها اشاره كرده عبارتند از: 1- فاصله عمیق میان مغز و قوای دماغی انسان و میمون. 2- تمایز زبانی آشكار بین انسان و میمون. 3- استعداد و توانایی آفرینش هنری در انسان. 4- عدم تفاوت مغزی بین انسان متمدن كنونی و قبایل بدوی كه داروین آن ها را حلقه فاصل بین انسان متمدن و میمون خوانده است. همچنین «فیزیكو» (Phisico) طبیعی دان آلمانی و متخصص در تاریخ طبیعی انسان (Antropologist) می‌گوید: «پیشرفت‌های محسوسی كه علم تاریخ طبیعی انسان نموده، روز به روز خویشاوندی انسان و میمون را دورتر می‌سازد.» و جالب است بدانیم که این نظریه هم اکنون طرفداران خیلی کمی دارد. مطالعه بیشتر در این زمینه http://www.pasokhgoo.ir/node/19309 ✅چهارمین زنگ، نیچه: قبل از پاسخ منطقی علمی به این نظریه مضحک، یک سوال از تک تک انسان های آزاده و غیر متعصب: شما وقتی که در شرایط اضطرار قرار می‌گیرید به چه کسی پناه می‌برید؟ چه کسی را صدا می‌زنید؟ همان کسی که ذهنتان را مشغول می‌کند، می‌شود قدرت غیبی که همه ما در شرایط اضطرار از آن یاد می‌کنیم، حتی اگر بویی از خدا نبرده باشیم... امداد های غیبی زیادی هم اکنون و در زمان گذشته وجود دارد که به برخی از آنها اشاره می‌کنیم: قرآن در سه مورد از فرستادن لشکرهایی نامرئی یاد می‌کند و آن‌ها را یاری دهندگان سپاه توحید می‌داند. مثل جنگ های نابرابری همچون احد که بنا بر نقل های تاریخی مستشرقین نیز عِده و عُده سپاه اسلام بسیار ناچیز در برابر سپاه کفر بوده است. از آنجا که نویسنده دیدگاه مادی صرف دارد، بهتر است رجوع کند به تاریخچه انقلاب اسلامی ایران که سرِ پا بودن نظام جمهوری اسلامی ایران از نمودهای امداد غیبی است. انقلابی که از شروع آن با انواع ترور مسئولان تاثیرگذار و قاطبه مردم، بمب گذاری‌ها، تجزیه طلبی و شورشهای جدایی طلبانه، فتنه ها، کودتای نوژه، حمله نظامی صدام با پشتیبانی ابرقدرتهای شرق و غرب، طوفان شن در طبس و نابودی توطئه آمریکا، تحریم‌های متنوع نظامی و اقتصادی و علمی، نفوذها و کارشکنی‌ها و خیانت‌ها و جاسوسی‌ها همراه بوده و دست و پنجه نرم کرده است و اکنون به فضل خدا و کوری دشمنان اسلام، سرِ پا است و حتی حامیان انقلاب اسلامی در دنیا هم سرِپا هستند. مثل مقاومت اسلامی لبنان و انتفاضه فلسطین که جلادان صهیونیست که تا بن دندان، مسلح هستند را زمینگیر کرده اند. جا دارد به آقای نیچه و حامیانش بگوییم ایمان مذهبی همان است که دمار از روزگار زیاده خواهان دنیا هم اکنون درآورده است و خود اندیشمندان غربی می‌گویند بزرگترین خطر برای جوامع غرب وجود ایرانی است که بر مبنای اسلام در حال کشورداری است. مطالعه بیشتر: http://www.wikifeqh.ir/امدادهای_غیبی http://www.hawzah.net/fa/Magazine/View/89/3550/16565/نگاهی-به-توطئه-های-دشمنان-انقلاباسلامی-و-امدادهای-غیبی ✅پنجمین زنگ، فروید: