◀️شبهه ⛔️ شبهه: ⛔️ @Wiki_Shobhe آیا آیه یا روایتی در منع لعن عمر و...وجود دارد؟ ✅◀️ پاسخ شبهه: ▶️✅ @Wiki_Shobhe ابتدا یه توضیح مختصر بدم. 🔺ببینید دین اسلام دین خشک و دست و پا بسته ای نیست، دین صفر و صد نیست. دین اسلام گفته باید هر حکمی رو در زمان خودش دید و تطبیق داد. اطاعت از مراجع تقلید طبق آیه اولی الام. و آیات دیگری در قرآن واجب هست. چرا؟! چون مراجع مطابق با شرایط زمان و بر اساس روایات و سنت اهل بیت و پیامبر فتوا میدن. 🔺لعن جز واجبات و یا حتی مستحبات دینی ما نیست و مراجع در حال حاضر حرام اعلام کردند. نمونه این حرمت ها هم در طول تاریخ بوده، مثلا مگر استعمال دخانیات حرام بود که میرزای شیرازی آن زمان حرام اعلام کردند؟!!! دخانیات حرام نبود اما طبق شرایط آن زمان حرمتش واجب بود. الان هم لعن واجب یا حتی مستحب نبوده، بنابراین سدی برای عدم حرمتش وجود نداره که طبق شرایط هر انسان عاقلی تشخیص میده نباید انجام بشه. به علاوه در اسلام لعن واجب نیست اما واجبه. 🔺مرحوم شیخ صدوق (قدس سره) در کتاب اعتقادات می‌فرماید: اعتقاد ما در آن است که تقیه واجب است و کسی که آن را ترک نماید به منزله ی کسی است که نماز را ترک نموده است. 🔺به امام صادق (علیه السلام) گفته شد: ای فرزند رسول خدا! ما می‌بینیم که در مسجد شخصی است که آشکارا به دشمنان شما دشنام می‌دهد و آنان را نام می‌برد. حضرت فرمودند: او را چه شده خدا او را لعنت کند که متعرض ما می‌شود، در حالی که خداوند می‌فرماید: (به معبود) كسانى كه غير خدا را مىی‌خوانند دشنام ندهيد، مبادا آنها (نيز) از روى (ظلم و) جهل، خدا را دشنام دهند. هر چند که سب و لعن متفاوت است و مورد روایت سب و دشنام علنی است؛ اما از آن جا که ملاک در سب و لعن از جهت عکس العمل مخالفین واحد است،‌ می‌توان گفت که شامل لعن نیز می‌گردد. 🔺 سه آیه در قرآن است که به جواز لعن از زبان غیر معصوم اشاره می کند. آیه 87آل عمران آیه 159 بقره آیه 161 سور ه بقره آیه اول مربوط به کسانی است که بعد از ایمان کفر ورزیدند در حالی که می دانستند که رسول وآیات بینه او حقند (مرتدین) آیه دوم مربوط به کسانی است که آیات الهی را کتمان می کنند البته این آیه صریح در جواز لعن برای مانیست چون ممکن است منظور از لاعنون فرشتگان ورسول او باشندآیه سوم هم مربوط به کفاری غیر کتابی است که در حال کفر از دنیا می روند 🔸هیچ یک از این آیات جواز لعن آن هم لعن سنی های مسلمان را جایز نکرده .بنابر این با جمع این آیات هیچ دلیلی بر جواز به دست نمی آید. 🔺توصیه شد. حتی «لعن ظالمان به صورت کلی» است،حالا اعتقادات سنی ها و سنی ها که ظالمانه هم نیست. البته در قدیم گاهی در شرایط خاصی ضرورتی پیش می آمد که امام معصوم(ع) فرد خاصی را با ذکر نام نیز لعن می فرمودند که این کار در واقع اعلام مواضع و روشنگری بود تا پیروانشان متوجه انحراف اون فرد بشن و از او پیروی نکنن. 🔺اما درباره شخص حضرات ابوبکر و عمر که ادعای نمایندگی امیرالمؤمنین(ع) را نداشتند، موضع منتقدانه و مخالفتهای ائمه(ع) معلوم بود و ائمه(ع) در روایات فراوانی به روشنگری و نقد این دو شخصیت می پرداختند. با این حال هیچ روایت معتبری نداریم که ائمه(ع) توصیه فرموده باشند که شیعیان این دو نفر را با ذکر نام لعنت کنند. آنچه در زیارتهای مشهور و معتبر داریم نیز «لعن کلی ظالمان» است و در هیچ زیارت معتبری با ذکر نام به لعن جضرات ابوبکر و عمر پرداخته نشده است. از مجموع شواهد به نظر می رسد ائمه(ع) با اینکه می خواستند شیعیان موضع منتقدانه و روشنگرانه درباره عملکرد حضرات ابوبکر و عمر داشته باشند، اما با اینکه «لعن این دو نفر با ذکر نام» به یکی از شعایر و آداب شیعی تبدیل شود موافق نبودند. لذا در دعاها و زیارتهایی که به شیعیان آموزش می دادند تنها «لعن کلی ظالمان» را یاد داده اند. 🔺در اینجا شاید برخی از فضلا چند روایت را به رخ ما بکشند و بگویند که روایتی وجود دارد که مثلا امام صادق(ع) بعد از نمازشان 4 مرد و 4 زن را نام می بردند و لعنت می کردند. در پاسخ این عزیزان می گوییم: این روایت که لعن حضرات ابوبکر و عمر و دیگران را به طور خاص یا با ذکر نام آنها مطرح یا توصیه می کند از نظر سند ضعیف است. چند روایت دیگری نیز که شبیه این هستند همگی جعلی یا ضعیف هستند و بعید است سخن معصومان(ع) باشند. اسناد همه این روایات، دچار ضعف و مشکل سندی یا متنی یا هر دو هستند. در سند این روایتها نام افراد مجهول الهویه، بدنام، متهم به غلو یا دروغگویی دیده می شود. شاید باورتان نشود که وقتی زیارتهای مورد توصیه ائمه(ع) را بررسی می کنیم می بینیم که حتی درباره شخص معاویه نیز فقط در زیارت عاشورا لعن صورت گرفته است و در سایر «زیارتهای مأثوره»، هیچگاه نامی از او برده نشده و هرگز با ذکر نام لعنت نمی شود.