قلم در دست گرفته و به فرموده معلم تربیتی پرورشی شریفمان، این انشا را می نویسیم. خانم سید حسینی، خیلی زن خوبی است، چرا که حجاب برتر را انتخاب کرده و از اولاد پیامبر است، نامش زهرا است. ما یاد گرفته ایم ملاک برتری هرکس تقواست و خانم حسینی زن با تقوایی است.اما ماه رمضان ؛ماهی است که همه ما به مهمانی خدا می رویم و بدون هیچ محدودیتی همه دعوت هستیم؛مثلا اگر گناهی مرتکب شده یا نمازهایمان را یکی در میان خوانده باشیم باز هم خدا با آغوش باز منتظر ماست. خدا دوست دارد در این ماه پر برکت استعدادهای درونیمان بروز کند،پس غذا نخوردن و آب نیاشامیدن از سحر تا افطار امتحان کوچکی در همین راستاست.خیلی هم منطقی.تازه می گویند این کار برای بدن مفید هم هست . ما خودمان یک نمونه اش را در تلوزیون دیدیم که یک آقای دکتربود و می گفت:" 4/5بیماریها از تخمیر غذا در روده هاست که همه با روزه اصلاح می گردد... برادر بزرگترم می گوید:"هر جا عقل حکم کند،دین هم همان حکم را می کند." خانم سید حسینی به ما گفته است ؛یکی از دلایلی که خداوند می خواهد ما روزه بگیریم این است که به یاد فقیرها باشیم.یکی از دوستانم پرسید:" خود فقرا هم روزه می گیرند؟"و خانم سید حسینی جواب داد:" بله ؛روزه گرفتن برای عبادت و بندگی خدا هست چنانچه خودش فرموده(اطاعت امر مولی)و بالتبع رشد در مراتب وجود و نزدیکی به خداست ،پس فقیر و غنی رو در بر میگیره. یکی دیگر از دوستانم پرسید :" چرا نمی توانیم بدون روزه گرفتن در 12ماه سال یاد فقرا باشیم؟"خانم سید حسینی جواب داد:"ما مسلمانان علاوه بر 12ماه سال که یاد فقرا هستیم بدلیل اینکه خدا عبادتی رو در ماهی معین واجب کرده و هدفی داشته نمی تونیم از قوانین الهی تخطی کنیم.یکی از سنت ها و قوانین ثابت خدا اینکه که بنده هاشو آزمایش کنه وجود ماه رمضان هم در همین راستاست." و بعد از هر دویشان بدلیل سوالهای خوبی که پرسیده بودند ،تشکر کرد. پدرمان می گوید:" خواب روزه دار عبادت است" برادرم می گوید:"حتی نفس کشیدن در این ماه پر برکت عبادت است" پدرمان زیر لب احسنت می گوید و به ما می گوید:" سعی کن از داداشت یاد بگیری" خواهرم می گوید:" داداشمون دیندار خوبیه"ما نمی دانیم دینداری یعنی چه؟ولی خواهرم می داند.مادرمان می گوید :"به حق این ماه عزیز خدا همه رو عاقبت به خیر کنه" برادرم "الهی آمین" میگه.خواهرم می گوید:"اگر جایی خلاف مسلمونی دیدی بدون؛هر عیب که هست از مسلمانی ماست"با سوال برادرم را نگاه می کنم،او می گوید :"یعنی من یک مسلمانم ؛اسلام کامل است اما من نیستم.اگر از من اشتباهی سر زد ،این عیب را به من نسبت بدید نه به دینم.اگر ما درست مسلمونی کنیم حقانیت دینمون هم ثابت میشه" پدرم می گوید:"برادرت الگوی خوبیه" از پدرم می پرسم منم می تونم روزه بگیرم؟آخه من همش ده سالمه ؛مادرم می گوید:" شما به سن تکلیف رسیدی دیگه" برادرم می گوید:" دختری که به سن تکلیف رسیده اگر براش ضرر نداشته باشه و به مشقت زیاد نیفته میتونه روزه هاشو بگیره" و من لبخند می زنم و می گویم:"عاشق روزه ام،بلاخره من هم به سنی رسیدم که می توانم روزه بگیرم. خواهرم در حالی که روزنامه را ورق می زند ،می گوید:" به جمع ما خوش آمدی" در پایان از این انشا نتیجه می گیریم ؛هر چقدر دشمنان در بوق کرنا از مضرات روزه بگویند ما انجامش میدهیم چرا که میدانیم خار چشم آنهاست ،چون خانم سید حسینی دلایل عقلی روزه گرفتن را مفصل برایمان شرح داده است و خداوند بخشایشگر مهربان است. 🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷 @Wiki_Shobhe