بخاطرش کودتا شد، آدم زندانی شد، مردم آواره شدند، دو تا رئیس جمهور سابق و یک نخست وزیر سابق محصور و ملعون و مطرود شدند، آخرش هم سپاه و مجلس و روحانیون و رهبر و بقیه همه گفتند که این آقا از اول فاسد بود و همه می دانستیم و جن گیر و رمال بود . خب! به ما چه؟ مردم و دستگاهها چه تقصیری دارند؟ ✅◀️ پاسخ شبهه: ▶️✅ @Wiki_Shobhe جناب برادر نبوی سلام علیکم. یادداشت طنزتان من را به خوانده هایم از تاریخ صدر اسلام برد. در زمان پیامبر عظیم الشان اسلام بودند نزدیکانی از ایشان که اسلام را برنمی تافتند و سازی مخالف با پیامبر می زدند، ابولهب عموی پیامبر، عایشه همسر ایشان و طلحه و زبیر که از نزدیکان پیامبر بودند اما ... آیا این به آن معناست که پیامبر در اسلامی نمودن جامعه ی خود کوتاهی نمودند؟ مگر پیامبر توانستند عایشه را هدایت کنند؟ توانستند عمویشان را از خواب بیدار کنند؟؟؟ وقتی جلوی چشم ها و گوش های کسی گرفته شده باشد و قلبش حقیقت را درک نکند، پیامبر خدا هم که باشی نمی توانی او را از خواب بیدار کنی. ما هیچ گاه نمی توانیم ادعا کنیم که مسلمان تمام عیار هستیم و یا حکومت ما مانند حکومت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است. پر واضح است مادامی که ما در کارمان دروغ، تهمت ، بی تعهدی و... داشته باشیم،نمی توانیم ادعا کنیم که یک مسلمان واقعی هستیم،اما می توانیم بگوییم سعی ما این است که به جای شیطان‌پرستی و تابعیت از هوای نفس، خداپرستی و تابعیت از اسلام و به جای استعمارزدگی، ذلت در مقابل بیگانگان و تسلیم شدن در مقابل نظام سلطه‌ی استکبار جهانی، استقلال کشور، تمامیّت ارضی و نظام جمهوری اسلامی را سرلوحه ی کار خود قرار می دهیم. مسلمانی فقط شعار نیست که تا کسی شهادتین گفت و چند رکعت نماز خواند، مسلمان تمام باشد و نظام اسلامی نیز صاعقه نیست که تا آمد، همه چیز را متحول و متغیر نماید. بلکه هر دو کار می‌برد و به میل، عرضه، توان و همّت خودمان بستگی دارد. برخی کسانی که حاضر نیستند از اسلام پیروی کنند به آن خاطر است که اسلام با منافع آنان در تضاد است و در ظاهر این طور وانمود می کنند که با سیستم اسلامی هماهنگند. قابل ذکر است که خوب است همیشه این جمله را بخاطر داشته باشیم که «ملاک، حال فعلی افراد است» و حتما اینگونه نیست که گمان کنیم اگر شخصی در یک مقطع زمانی به عنوان فرد با ایمانی شناخته می شد، تا ابد همینگونه خواهد ماند. آقای موسوی با وجود اینکه نخست وزیر زمان امام بودند اما استعفای بی جا و عجولانه ی ایشان باعث شد تا امام را به این وادار کنند تا واکنش نشان داده و اینطور موسوی را مورد عتاب قرار دهند:«حق این بود که اگر تصمیم بدین کار داشتید، لااقل من و یا مسئولین رده بالای نظام را در جریان می‌گذاشتید. در زمانی که مردم حزب‌الله برای یاری اسلام، فرزندان خود را به قربانگاه می‌برند چه وقت گله و استعفا است....همه باید به خدا پناه ببریم و در مواقع عصبانیت دست به کارهایی نزنیم که دشمنان اسلام از آن سوء استفاده کنند.» و این نامه خبر از آن می دهد که موسوی در آن زمان هم فردی عجول بوده که با اندک مشکلی سریعا عصبانیت خود را بروز می داده است. اما در مورد مطرح شدن آقای منتظری به عنوان "قائم مقام رهبری"،این اتفاق از سوی امام (ره) نبود. ایشان از همان ابتدا وی را شایسته این مسئولیت بزرگ نمی‌دانستند، چنان چه در پاسخ استعفای وی چنین تصریح کردند: «رهبری نظام جمهوری اسلامی کار مشکل و مسئولیت سنگی و خطیری است که تحملی بیش از طاقت شما می‌خواهد و به همین جهت، هم شما و هم من از ابتدا با انتخاب شما مخالف بودیم و در این زمینه مثل هم فکر می کردیم...» پس نه موسوی و نه منتظری آن تحفه هایی نبودند که شما سعی دارید القا کنید... در ارتباط با جناب هاشمی هم باید گفت که در هر کس نقاط ضعفی است که اگر توجه نکند، در برهه و امتحانی متورم شده و بیرون می‌زند. حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام، راجع به زبیر هم می‌فرمود: "او از ما بود، تا این که پسرش بزرگ شد". سایر مسئولین اجرایی کشور چون خاتمی، احمدی‌نژاد و روحانی و هم چنین نمایندگان مجلس نیز از این قواعد مستثنی نیستند. همه را خودمان انتخاب می‌کنیم، به تناسب اطلاعات، شعور، بصیرت، اهداف و دغدغه‌های خودمان. هر چند که ممکن است اسیر موج تبلیغاتی و ضد تبلیغاتی شویم و انتخابمان اصلح نباشد. اما هیچ کدام خودشان را ضد اسلام، ضد انقلاب، ضد ولایت، ضد کشور و مردم نشان ندادند یا چنین ادعاهایی نداشتند که ما بخواهیم بگوییم چون آنان را انتخاب کردیم، انقلاب به دست نااهلان افتاده است!