🔰🔰🔰🔰 (بخش دوم) قبلاها فکر میکردم اگه خونمون شیک باشه و فلان مدل مبل و بهمان دکور و وسیله رو داشته باشم، دیگه دنیا به کاممه. اما الان دارم در همون خونه و با همون وسیله های قبلی حسهایی رو تجربه میکنم که اصلاً فکرش رو هم نمیکردم وجود داشته باشن ... از اون جالبتر اینه که تا الان چند نفر که اومدن خونمون مهمونی به این نکته اشاره کرده اند که حس و حال خونه مون عوض شده، و هی دنبال این می گشتند که ببیند چه چیز تازه ای خریده ایم که باعث بوجود آمدن این تغییر شده! بزرگی میگفت: "حسهای خوب موجودات لطیفی هستند که فقط در روحها و مکانهایی ساکن میشوند که از لطافت کافی برای پذیرششان بهره مند باشند. نمیشود انتظار داشت یک روح سنگین و کدر شده از معاصی و غفلتها، میزبان حسی به عظمت احساس رضایت از حیات و خوشبختی باشد." اما چه بخوایم و چه نخوایم، باید قبول کنیم که انگار یه عده ای در این دنیا دلشون نمیخواد ما زیبا زندگی کنیم و فرصت داشته باشیم از لحظه لحظه زندگیمون لذت حقیقی ببریم. سبک زندگی جدیدی که غربیها برای ما آدمها رقم زده اند، با اینهمه خوردنیها و نوشیدنیها و پوشیدنیها و سرگرمیها و شب دیر خوابیدنها و ... اینقدر روح رو به خودش مشغول میکنه، و اونقدر وجود آدم رو سنگین میکنه که دیگه جایی برای حسهای دیگه باقی نمیمونه ... اما خداوند میخواد ما سبُک و لطیف باشیم، تا قابلیت درک حسهای خوب رو داشته باشیم. او که از همه به ما مهربانتر هست، دوست داره که ما شاد و امیدوار باشیم. و چون خودش ما رو خلق کرده و به تمام زوایای وجودمون آگاهه، راهنماییهایی رو در قالب دستورات دینی بهمون داده تا بدونیم چطور باید به این شادی و شادکامی در زندگی دست پیدا کنیم. خلاصه که یادمون نره که اسلام یک پَک کامله ! ... هر دستورش حکمتی داره که اگه مراعات نشه اثرات خودش رو میذاره و باعث میشه آدم نتونه از لذت یک مسلمان و شیعه خوب و کامل بودن بهره مند بشه ، و به جاش بره سراغ مسکنهای موقت که گاهی نه تنها مشکلات رو حل نمیکند، بلکه خودشون به یک مشکل جدید تبدیل میشن. سبک زندگی بیشتر از اون چیزی که ما فکرش رو میکنیم روی حس و حال ما و میزان لذت بردن حقیقی ما از زندگی تاثیر میذاره. و این خیلی عجیبه که عده ای سبک زندگی غربی که اصولا برای دور شدن از خدا طراحی شده رو در پیش گرفته اند، اما توقع دارند زندگیشون نورانی و الهی باشه و حسهای خوب آسمانی رو در اون تجربه کنند ... هر چیزی بهایی داره که باید اون رو پرداخت. و بهای تجربه کردن خوشبختی حقیقی و حس رضایت از زندگی، عمل کردن به دستورات کسی ست که خودش این زندگی رو به ما داده، و زندگی کردن به اون سبکی هست که خوشبخت ترین انسانهای عالم به ما یاد داده اند ... توضیح تکمیلی : دوستان لطفا دقت کنید که  من عمداً در متن از عبارت " اونقدرها چاق " استفاده کردم و منظورم این هست که آدمها اگر به دسوارت دین عمل کنند یک اندام  معمولی خواهند داشت. نه اینکه لزوما حتما لاغر لاغر بشن. و اینکه اون روایتها فقط مقدمه متن من بودند، نه نتیجه گیریش. و من اشکال رو متوجه سبک زندگی و پرخوری و دیر خوابیدن و ... دونستم نه چاق و لاغر بودن ذاتی فرد. مسلمه که ملاک ایمان چاقی و لاغری نیست. بلکه ملاک، عمل کردن به دستورات دین، و زندگی به سبکی هست که بزرگان دین به ما یاد داده اند ... و دور شدن از چاقی (در حدی که سیستم بدن اقتضا میکنه) خود به تبع حاصل خواهد شد. ------------------ این متن قرار بود فقط یه "بعدا نوشت" ساده باشه، اما امان از وقتی من شروع به نوشتن کنم! خونه مامان اینها دیگه قدیمی شده بود و داشت اذیتشون میکرد. چند وقت بود که قصد داشتن خونه شون رو عوض کنند. پریروز عصر یه موقعیت خوب پیش اومد و خونه رو فروختند، و این یکی دو روز با خواهرم دنبال خونه جدید هستیم براشون ... خلاصه اگه کم پیدا شدم و جواب سوالها یک کم دیر شد، بر من خرده نگیرید و بدونید که مشغول یک کار خیر میباشم! ... (بخش_دوم) 💞تو فقط لیلی باش💞 🆔 @WomanArt