🍃🌸🍃🌸🍃 حکایت آموزنده و تلنگری به بچه ها...👌👌 که روی مبل دراز کشیده بود تا فهمید دارم میرم بیرون گفت: فردا ورزش دارم‌ آقامون گفته حتماً با کفش مناسب برم! *یه جفت کفش ورزشی هم برای من بخر. گفتم پس پاشو حاضر شو خودتم بیا‌. گفت: حال ندارم خودت بگیر دیگه. *خریدهامو انجام دادم. یه کفش هم برای پسرم خریدم. وقتی از توی کارتن درش آورد بی‌اختیار پرتش کرد یه طرف و گفت: این چیه آخهههه؟؟؟ صد رحمت به کفشهای میرزا نوروز. بعدش هم رفت توی اتاقش. *منم کفش رو از کارتن درآوردم جفت کردم‌ گذاشتم جلوی در که صبح بپوشه! فقط یه یادداشت نوشتم گذاشتم داخل کفشش: که زحمت انتخاب را نمیکشد، باید تسلیم انتخاب دیگران باشد. عملکردهای روزانه خود باشیم. کانال همسفران دیارطغرالجرد ⏬ https://eitaa.com/Yareanehamra