اَلا یا اَیُها المَهدی مدامَ الوَصل ناوِلها که در دوران هجرانت بسی افتاد مشکل‌ها صبا از نکهت کویت نسیمی سوی ما آورد ز سوز شعله شوقت چه تاب افتاد در دل‌ها چو نور مهر تو تابید بر دل‌‏های مشتاقان ز خود آهنگ حق کردند و بربستند مَحمل‌ها دلِ بی‌‏بهره از مِهرت حقیقت را کجا یابد؟ حق از آیینه رویت تجلّی کرد بر دل‌ها به حق سجاده تزیین کن مهل محراب و منبر را که دیوان فلک صورت از آن سازند محفل‌ها شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین هائل زِ غرقابِ فراقِ خود رهی بنما به ساحل‌ها اگر دانستمی کویت به سر می‏‌آمدم سویت خوشا گر بودمی آگه زِ راه و رسم منزل‌ها چو بینی حجت حق را به پایش جان‏‌فشان ای فیض «مَتی ما تَلقِ مَن تَهوی، دَعِ الدُّنیا وَ أهمِلها» ⛅️ https://eitaa.com/joinchat/1881997317C14331604cc 🌐 YareDel.ir