آتش و آب و آبرو با هم. هر سه گشتند. در سفر. همراه. 🌴💎🌴 عهد کردند. هر يکى گم شد.  با نشانى ز خود. شود پيدا.  🌴🍁🌴 گفت آتش. به هر کجا دود است.  ميتوان يافتن. مرا آنجا.  🌴💢🌴 آب گفتا. نشان من پيداست.  هر کجا باغ هست و سبزه بيا.  🌴💢🌴 آبرو رفت و گوشه اى بگرفت.  گريه سر داد. گريه اى جانکاه.  🌴💢🌴 آتش آن حال ديد و حيران شد.  آب. در لرزه شد. ز سر تا پا.  🌴💢🌴 گفتش آتش. که گريه ى تو ز چيست ؟ آب گفتا. بگو نشانه   چو ما آبرو لحظه اى به خويش آمد ديدگان پاک کرد و کرد نگاه گفت. محکم مرا نگه داريد گر شوم گُم نميشوم پيدا 🌴💙🌴