«عقلانیت»
📣
حجاب به سرقت رفته را پس بگیرید!
✍ خلاصهای از مقاله حسین شریعتمداری :
١- بر پایه برخی از بررسیهای میدانی و دادههای آماری میتوان جماعت قانونشکنِ کشف حجاب کننده را در سه گروه تعریف کرد.
گروه اول کسانی هستند که دنباله امنیتی دارند و کشف حجاب (جرم سیاسی) را به عنوان یک ماموریت انجام میدهند! شناسایی عوامل پشت صحنه این گروه بر عهده مراکز اطلاعاتی و امنیتی است و نباید در برخورد پشیمانکننده با این عده کمترین تسامحی صورت میپذیرد.
گروه دوم شامل برخی از افراد کجفهم و آلوده به عقده خودنمایی است. هنرپیشگانی که کشف حجاب کرده و تصاویر بدون حجاب خود را در فضای مجازی به نمایش میگذارند، در این گروه جای دارند.
گروه سوم خانمها و دخترانی هستند که واقعیت آموزه الهی حجاب را آنگونه که واقعاً هست نمیدانند و از حجاب تصور و برداشتی غیرواقعی دارند. روشنگری و تبیین ماجرا برای این طیف ضروری است و نباید آنان را غریبه و جدا از خود تصور کرد.
٢- اگر چه کشف حجاب از سوی سه گروه یادشده با انگیزههای متفاوت صورت میپذیرد ولی تمامی این سه گروه چه آگاهانه و چه ناخودآگاه در توطئه واحدی به کار گرفته شدهاند که از سوی دشمن طراحی شده و مدیریت میشود. از این روی مقابله جدی با کشف حجاب وظیفه شرعی، قانونی و اخلاقی مسئولان است و بدیهی است که ناآگاهی فریبخوردگان نمیتواند دلیل موجه و پذیرفتهشدهای برای بیتفاوتی در مقابل این پدیده زشت و پلشت باشد. زیرا چگونه میتوان تشخیص داد که فلان کشف حجابکننده فریب خورده است یا نظر سوئی دارد؟! به قول حکیمانه رهبر معظم انقلاب «خیلی از اینها کسانی هستند که اهل دینند، اهل تضرّعند، اهل ماه رمضانند، اهل گریه و دعایند، [منتها] توجّه ندارند که چه کسی پشت این سیاستِ رفعِ حجاب و مبارزه با حجاب است». از این روی تبیین ماجرا برای این عده از فریبخوردگان ضروری است، اما تبیین چگونه و چه هنگام باید صورت بپذیرد؟
٣- تبیین ماجرا از سوی رسانهها ضروری است ولی اولاً کافی نیست و ثانیاً؛ این روزها، دهها رسانه وابسته به دشمن و یا پادوهای داخلی آنها نیز به القای توهم در این زمینه مشغولند و نمیتوان فریبخوردگان را به حال خود گذاشت و امیدوار بود که در بازار مکاره روشنگری دلسوزان و سمپاشی دشمنان، آب را از سراب و حقیقت را از مجاز تشخیص بدهند. بلکه وظیفه نظام اسلامی است که به آنها در کشف حقیقت و درک واقعیت کمک کند. اولین گام ضروری و اجتنابناپذیر در این مسیر، پیشگیری جدی از کشف حجاب آنان است. همانگونه که معتاد فریبخورده را به حال خود رها نمیکنند تا با اندرز و نصیحت از این بلای خانمانسوز دست بردارد بلکه ابتدا و در اولین گام مانع استفاده او از مواد مخدر میشوند و در گام بعدی، برای آگاهی او از عواقب خطرناک اعتیاد و ضرورت ترک آن تلاش میکنند. نتیجه اینکه؛ باید ضمن روشنگری و کار فرهنگی، از رواج بیحجابی جلوگیری کرد. انجام همزمان این دو اقدام به آسانی امکانپذیر است.
۴- و بالاخره، در این عرصه اشاره به خاطرهای میتواند گرهگشا باشد؛ بخوانید!
مرحوم اعتمادزاده، با نام مستعار «بهآذین» یکی از اعضای برجسته حزب توده بود. ادیبی توانمند بود و قلم شیوایی داشت. بعد از بازداشت اعضای حزب توده، با اشاره حضرت امام(ره) و به اتفاق دو تن دیگر از برادران سپاه برای بحث و گفتوگو با برخی از اعضای این حزب به دیدار آنها رفته بودیم. اولین سؤال «به آذین» این بود که برای چه آمدهاید؟! گفتیم؛ ما [یعنی نظام اسلامی] متاع گرانبهایی داشتیم که از ما دزدیدهاند. آمدهایم متاع خود را پس بگیریم! با تعجب پرسید متاع به سرقت رفته شما به من چه ربطی دارد؟! گفتیم؛ آن متاع گرانبها خود شما هستید! ولی مشکل ما این است که شما به دشمنان وطن خویش که شما را از ما دزدیدهاند اعتماد بیشتری دارید تا به ما و نظام اسلامی و مردمی که متعلق به آنها هستید... گفتوگو با مرحوم به آذین چند جلسهای به طول انجامید و سرانجام، تصویر غلطی که از اسلام عزیز و انقلاب و نظام برخاسته از آن در ذهنش شکل گرفته بود فرو ریخت. آخرین سؤالش این بود که وقتی نظام اسلامی و مخصوصاً حضرت امام -تاکید از او بود- تا این اندازه نسبت به سرنوشت افراد راه گم کردهای نظیر ما حساس هستند و دل میسوزانند، چرا مرا دستگیر کردهاید؟ پاسخ ما این بود که اگر دستگیر نشده بودی به راه خطایی که در پیش گرفته بودی ادامه میدادی. سرش را به نشانه تفکر پائین انداخت و پس از چند لحظه درحالی که قطره اشکی به گونهاش دویده بود گفت؛ دستگیری من هم لطف خدا و بخشی از روند بیداریم بود...
👈 متن کامل:
https://kayhan.ir/fa/news/262767