🌼یادگار انگشتر @yazeynb  وقت خاک‌سپاری‌اش تنها شخصی که می‌توانست قلب اعضای خانواده را آرام کند خودش را به‌موقع رساند. حاج قاسم را می‌گویم. بالاسر قبر ایستاده بود تا پیکر شهید محمد جمالی همراه با مشایعت‌کنندگان وارد مزار شهدای کرمان شود. @yazeynb حاج قاسم، جیب‌هایش را وارسی کرد انگار به دنبال خاک تربت می‌گشت.کُتش را درآورد، کفش‌هایش را هم. وارد قبر شد. از همان پایین جمعیت را کنترل می‌کرد. تابوت شهید به قبر نزدیک شد.تابوت را کنار قبر روی زمین گذاشتند. جمعیت به سمت قبر هجوم می‌آورد. فرمانده اینجا هم فرمانده بود. یک‌کلام فریاد زد: «عقب بایستید تا خانواده برای آخرین دیدار با عزیزشان جلو بیایند» @yazeynb حرفش تمام نشده بود که در آن جمعیت کوچه‌ای باز شد تا دخترها، تنها پسر، همسر و مادر شهید جمالی برای آخرین وداع جلو بیایند. حاج قاسم اجازه نداد هیچ شخص دیگری وارد قبر شود در لحظه‌های آخر حاج قاسم و شهید برای چنددقیقه‌ای تنها بودند. فارغ از همهمه بالای قبر انگشتر رهبری را بر انگشت شهید جمالی به یادگار گذاشت و خاک تیمم را بر دهانش ریخت. حالا همان‌طور که خواسته بود مراسم انجام‌شده بود و حاج قاسم با رفیق دیرین خود خداحافظی کرد. ▪️مراسم‌چهلم‌و‌غریبی‌خانواده @yazeynb علی جمالی از مراسم چهلم می‌گوید: «از شهادت تا چهلم یک‌عمر گذشت. مراسم چهلم در مسجد برگزار می‌شد. بیشتر از همه جای حاج قاسم خالی بود. توقع نداشتیم که در مراسم چهلم شهید هم حاضر شود.حاج قاسم فرمانده سپاه @yazeynb قدس بود و در شرایط بود که تحرکات دشمن در خارج از مرزها روزبه‌روز بیشتر می‌شد؛ نبودش را درک می‌کردیم؛ اما انگار صاحب‌عزا نبود که دلداری بدهد فرزندان شهید را و قربان صدقه‌شان برود. اواخر مجلس بود که دیدم حاج قاسم مثل همه مردم عادی گوشه مسجد نشسته است. حضورش مثل آب روی آتش بود قلبمان را آرام کرد. او همیشه مردم‌دار بود و تا آخر رفاقت کنار شهید جمالی ایستاد.» ▪️حاج‌احمد‌کاظمی را هم او به خاک سپرد @yazeynb شهید سردار محمد جمالی تنها شهیدی نبود که حاج قاسم سلیمانی به خاک سپرد. او پیش‌ازاین رفیقش، هم‌رزمش و @yazeynb یار غارش شهید «حاج احمد کاظمی» را نیز به خاک سپرده بود. «احمد کاظمی» سه ماهی بود که حکم فرماندهی «نیروی زمینی سپاه» را از مقام معظم رهبری دریافت کرده بود که وقت مأموریت نظامی، طی سانحه هوایی به شهادت رسید. حاج قاسم در برگزاری مراسم @yazeynb تدفین درون قبر حاج کاظم خوابید تا قبر و مرقد دوست قدیمی و هم‌قطارش را برای پذیرش پیکر «حاج احمد کاظمی» آماده کند.