خدایا... قصه ی وکالت را زياد شنيده ام ! اما قصه ی وکیلی چون تو را نه ... تو که وکیل باشی همه ی حق ها گرفتنی است ... پرونده ای که تو وکیلش باشی قصه اش ستودنی است ... از روزی که ایمان آوردم، تو وکیل منی و تنها پناهم ... و تو در این عشق بازی ، پرده از رازی بزرگ برداشتی ، رازی که اسمش را می دانستم اما رسمش را ... رازی بنام "توکل" ... "توکل" قصه ای است که از روز ازل برایمان خواندی و گفتی در هر تاریکی و پیچ و خم دنیا و حتی درتمام لحظات روشنایی، دستانت دردست من است ... نگران نباش و به من اعتماد کن ... "توکل"،" توکل" ... و فهمیدم : "حسبنا الله ونعم الوکیل" 💚@yazeynb💚