💠@yazeynb💠 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🍃‌‌‌‌‌اَُِلَُِلَُِهَُِمَُِ َُِعَُِجَُِلَُِ َُِلَُِوَُِلَُِیَُِکَُِ َُِاَُِلَُِفَُِرَُِجَُ🍃 🔴 تمرین مرگ! ✍ در «امالی صدوق» روایت شده است که: روزی، رسول خدا-صلی الله علیه و آله وسلم-، در سایه درختی نشسته بودند و هوا بسیار گرم بود. ناگاه شخصی آمد ولباس‌های رومی خود را کند و در آن زمین داغ، برابر آفتاب سوزان به زمین غلتید. گاهی پشت، گاهی شکم و گاهی پیشانی خود را برزمین می‌مالید و می‌گفت: ای نفس بچش که عذاب الهی از این عظیم تر است. رسول خدا«صلی الله علیه و آله وسلم»به او نظر می‌فرمود. وقتی که مرد جامه‌های خود را پوشید و خواست مراجعت کند رسول اکرم«صلی الله علیه و آله وسلم»او را طلبید و فرمود: چه چیز تورارا به این کار واداشت. عرض کرد: خوف خدا. من به نفس خود این گرمی راچشانیدم که بداند عذاب الهی از این سخت تر است و تاب آن راندارد. پیامبر خدا«صلی الله علیه و آله وسلم»فرمود: در آن چیزی که سزاوار ترسیدن است، از خدا ترسیدی، و پروردگار به تو بر فرشتگان مباهات فرمود. سپس، رسول اکرم«صلی الله علیه و آله وسلممبه اصحاب فرمود: نزدیک این مردروید تا برای شما دعا کند. چون اصحاب، از وی طلب دعا کردند، گفت: «خداوندا، امر همه ما را به هدایت جمع فرما و تقوا را توشه ما گردان و جایگاه ما را در بهشت قرار بده.» 📚 کتاب داستان‌های شهید دستغیب (معاد و قیامت)