♥️خداجان!!!
در من ترانه ای نبود
#تو خواندی.
در من آینه ای نبود
تو دیدی.
ریشه ای بودم در خواب خاڪ های متبرڪ
بی باران
در نگاه تو
#سبز💚 شدم.
برقی از چشمانت برخواست
نگاهم بارانی شد.
گونه هایت خیس باران
چشم هایت آفتابی.
تو با چشمانت مرا بنواز؛
چوبدستی چوبی ام سلاحی ڪارگر خواهد شد.
💚
@yazeynb💚
بعد از جنگ، با چوبدستم انجیرهای تازه را برای تو خواهم چید.
با تو خواهم ماند.
با تو خواهم
#خواند.
و تو را در بهت آفتابی ات خواهم بوسید....
💚
@yazeynb💚
اگر ابرها بگذارند.
خدایا
#شڪر ڪه داااارمت♥️