بـوی را می‌شنـوی؟ انتهـای خیـابـان آذر باز هم قرار عاشقانه پائیـز و زمستـان قـراری طولانی بہ بلندای یک شـب شـب عشـق بـازی بـرگ و بـرف پائیـز چمـدان بہ دست ایستاده! عـزم رفتـن دارد آسمـان بغـض می‌کنـد، می‌بـارد خـدا هم می‌داند عـروس فصل‌ها چقـدر دوسـت داشتنیست دقیقـه‌ای بیشتر مهلت ماندن می‌دهد آخرین نـگاه بـارانی‌اش را بہ درختـان عریـان می‌دوزد دستی تکان می‌دهـد قدمی برمی‌دارد سنگیـن و سـرد کاسه‌ای آب می‌ریزم پشت پای پائیـز و تمـام می‌شـود پائیـز ای آبستن روزهای عاشقی رفتنت به خیـر سفـرت بی‌خطـر ‌─┅─═इई 🌸🌺🌸ईइ═─┅─   🌸 🌸 🍃🌺اللَّـهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّد وآلِ مُحَمَّد وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ🌺🍃 🌹اللهم عجل لولیک الفرج وفرجنابه🌹            🍃🌺 @Yazinb3🌺🍃