#کتاب_دختر_شینا🏴
#خاطرات : بانو قدم خیر محمدی کنعانی🏴
#همسر سردار شهید حاج ستار ابراهیمی هریژ🏴
#نویسنده :بانو بهناز ضرابی..
فصل سیزدهم ..( قسمت ۸)🏴
🏴بسم رب الشهدا و الصدیقین🏴
یکی از خانم ها که دعاهای زیادی را از حفظ بود شروع کرد به خواندن دعای توسل ما هم با او تکرار می کردیم. بچه ها نق می زدند و گریه می کردند. کلافه شده بودیم یکی از خانم ها که این وضع را دید بلند شد و گفت: این طوری نمی شود هم بچه ها گرسنه اند و هم خودمان. من می روم چیزی می آورم بخوریم دو سه نفر دیگر هم بلند شد و گفتند: ما هم با تو می آییم. می دانستیم کار خطرناکی است اولش جلوی رفتنشان را گرفتیم اما وقتی دیدیم کمی اوضاع آرام شده رضایت دادیم و سفارش کردیم زود بر گردند.با رفتن خانم ها دلهره عجیبی گرفتیم که البته بی مورد هم نبود. چون کمی بعد هواپیماها پیدایشان شد. دل توی دلمان نبود این بار هم هواپیماها پادگان را بمباران کردند هر لحظه برایمان هزار سال می گذشت تا اینکه دیدیم خانم ها از دور دارند می آیند می دویدند و زیگزاگی می آمدند بالاخره رسیدند با کلی خوردنی و آب و نان و میوه. بچه ها که گرسنه بودند با خوردن خوارکی ها سیر شدند و کمی بعد روی پاهایمان خوابشان بردند. هر چه به عصر نزدیک تر می شدیم نگرانی ما هم بیشتر می شد.نمی دانستیم چه عاقبتی در انتظارمان است با آبی که خانم ها آورده بودند وضو گرفتیم و نماز خواندیم. لحظات به کندی می گذشت و بمباران پادگان همچنان ادامه داشت.
دیگر غروب شده بود و دلهره و نگرانی ما هم بیشتر. نمی دانستیم باید چه کار کنیم.به خانه برگردیم یا همان جا بمانیم. چاره ای نداشتیم به این نتیجه رسیدیم بر گردیم. در آن لحظات تنها چیزی که آراممان می کرد صدای نرم و حزن انگیز خانمی بود که خوب دعا می خواند و این بار ختم امن بجیب گرفته بود.
نزدیکی های خانه های سازمانی که رسیدیم دیدیم چند مرد نگران و مضطرب آن دور و بر قدم می زنند ما را که دیدند به طرفمان دویدند یکی از آنها صمد بود.با چهره ای خسته و خاک آلوده. بودن هیچ حرف دیگری از اوضاع پادگان پرسیدیم آنچه معلوم بود این بودکه پادگان تقریبا با خاک یکسان شده و خیلی ها شهید و مجروح شده بودند چند ماشین جلوی در پارک شده بودصمد اشاره کرد شوار شویم پرسیدم کجا؟
گفت: همدان
کمک کرد بچه ها سوار ماشین شدند.گفتم: وسایلمان کمی صبر کن بروم لباس بچه ها را بیاورم.
#یازهرا...🏴
🏴اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🏴
#ادامه_دارد...
#یـــــازیــــــــنــــــــبــــــــ...🏴
http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537
@Yazinb3