یک فنجان آرامش
دوش،
پروانه
گفت با فانوس: کِای
سَرایِ نشاط
را تو عروس تو که راهم نمیدهی به بَرَش تا بگردم هَمی به گِردِ سرش
شرحِ سوزِ دلم بکن باری تو که پیراهنِ تنِ یاری*
🌱
#حضوری_قمی
یک نسخهٔ خطی از تذکرۀ زبدة المنتخبین 🌱 *
#صائب_تبریزی
دارد:
شمع را فانوس از پروانه میسازد جدا