هدایت شده از در نواحی نوحه
واحد؛ غریب سامرا.mp3
1.57M
علیه‌السلام 🔸غریب سامرا🔸 فدای تو که برای شیعه‌ت آقا باب رحمتو همیشه وا گذاشتی توی نامه‌ت به ابوهاشم نوشتی: «خجالت نکش اگه حاجتی داشتی»(۱) دلمو دست هیچ‌کسی ندادم دخیل هر شب باب المرادم می‌دونم می‌رسی آخر به دادم تو پناه بی‌کسایی، با غریبا آشنایی بمیرم برا غریبیت، تو غریب سامرایی «تو غریب سامرایی» ـــــــــــــــــــــــــــ چی می‌شه یه بار دیگه بیام زیارت تا سحر پای ضریحتون بمونم بارونی‌تر بشم از ابر بهاری برای غریبی‌تون روضه بخونم بمیرم قدرتو زمونه نشناخت برات از شهر سامرا قفس ساخت چه آتیش غمی به قلبت انداخت شمع شب تا سحرت بود، تا سحر بالا سرت بود مرهم زخم زمونه، نگاه‌های پسرت بود «فدای غریبیت آقا» ـــــــــــــــــــــــــــ همیشه امام حسن امام صبره تو به شیعه گفتی از راز صبوری گفتی چشم‌انتظار سحر بمونیم تا که سر بیاد شب فراق و دوری می‌رسه نور چشمای تو از راه ذکرمونه تو این شبای بی ماه العجل العجل بقیة الله دل من دوباره بی‌تاب، دخیله گوشۀ سرداب به عزیزت بگو امشب، دل عاشقاتو دریاب «العجل بقیة الله» ✍🏻 ـــــــــــــــــــــــــــ (۱) ابوهاشم جعفری می‌گوید: دچار تنگدستی بودم و می‌خواستم در نامه‌ای که برای شکایت از رنج زندان به امام عسکری علیه‌السلام نوشته بودم تقاضاى كمكى كنم ولى خجالت كشيدم؛ وقتى به منزل رسيدم امام برايم صد دينار فرستاد و نوشت: هر گاه احتياجى داشتى خجالت نكش، درخواست خود را اظهار کن، آنچه مايلى به تو داده خواهد شد، ان‌شاء‌الله. ارشاد شیخ مفيد، ج‏۲، ص۳۳۰ ☑️ @nouheh ☑️ @Yusof_Rahimi