کتابی برای داغدیدگان كتاب "آرام بخش دل داغديدگان" را بخوانيد. اين كتاب ترجمه فارسي كتاب "مسكن الفؤاد" مرحوم شهيد ثاني است كه در زمينه نزول و حكمت بلاها و مصيبات و گرفتاري ها و ثواب صبر بر آن مي باشد. اين كتاب را مي توانيد از كتابفروشي ها و يا از طريق اينترنت دريافت كرده و مطالعه نماييد. در پايان ماجراى «ام عقيل» بانوى صابر، را نقل مي كنيم اميدواريم كه سرمشق براي شما و خانواده محترمتان باشد: زن مسلمان باديه‏نشينى بود به نام «ام عقيل». در يكى از روزها دو ميهمان بر او وارد شد. فرزندش همراه شتران در باديه بود. در همان لحظه به او خبر دادند كه شترِ خشمگين فرزندش را در چاه انداخته و بدرود حيات گفته است. زن با ايمان به كسى كه خبر مرگ فرزند را آورده بود، گفت: از مركب پياده‏ شو، به پذيرايى از مهمان‏ها كمك كن. گوسفندى حاضر داشت، به او داد تا آن را ذبح كند. سرانجام غذا آماده شد. آن را نزد ميهمانان گذاشت، مهمان‏ها از صبر و استقامت اين زن در شگفت بودند. يكى از حاضران نقل مى‏كند: هنگامى كه از غذا خوردن فارغ شديم، زن با ايمان نزد ما آمده گفت: آيا در ميان شما كسى هست كه از قرآن به خوبى آگاه باشد؟ يكى از حاضران گفت: بلى، من آگاهم. گفت: آياتى از قرآن بخوان تا در برابر مرگ فرزند مايه تسلى خاطر من گردد، او مى‏گويد: من اين آيات را براى او خواندم: «وَ بَشِّرِ الصَّابِرينَ* الَّذينَ إِذا أَصابَتْهُمْ مُصيبَةٌ قالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ* أُولئِكَ عَلَيْهِمْ صَلَواتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَ رَحْمَةٌ وَ أُولئِكَ هُمُ الْمُهْتَدُون». زن خداحافظى كرد. سپس رو به قبله ايستاد و چند ركعت نماز گزارد. سپس عرض كرد: خداوندا! من آنچه را دستور داده بودى، انجام دادم. رشته شكيبايى را رها نساختم. تو هم آنچه را از رحمت و صلوات به من وعده داده‏اى، بر من ارزانى دار. (5) پي نوشت ها: 1. عبدالواحد بن محمد تميمى آمدى، غرر الحكم و درر الكلم، انتشارات دفتر تبليغات اسلامى قم، 1366 هجرى شمسي، ص 407. 2. علامه مجلسى، بحار الأنوار، مؤسسة الوفاء بيروت - لبنان، 1404 هجرى قمري، ج 68، ص 77 . 3. يونس (10)، آيه 49. 4. بقره (2)، آيه 155. 5. علامه مجلسى، بحار الأنوار، ج 79، ص 151. موفق باشید.