🔶موضوع : مرگ نابهنگام و مرگ جوان ✅۱) قسمی از مرگ ها "مفاجات" است که مرگ ناگهانی گویند . و بخشی دیگر از مرگ ها که ناباورانه است مرگ هایی است که سراغ افراد جوان می آید. این دو نوع مرگ ، ذهن آدمی را بیشتر در تنگنا قرار میدهد و برای خانواده هابسیار دردناک است. ✅۲) مرگ چه به هنگام و در فرطوتی وچه نابهنگام و درجوانی تحت تدبیر حضرت رب العالمین است ؛ اولا؛سرنوشتی حتمی است : « وَمَا كَانَ لِنَفْسٍ أَن تَمُوتَ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّـهِ كِتَابًا مُّؤَجَّلًا[آل عمران/۱۴۵] هیچ‌کس، جز به فرمان خدا، نمی‌میرد؛ سرنوشتی است تعیین شده». وثانیا؛راه فراری از آن نیست ؛« قُلْ إِنَّ الْمَوْتَ الَّذِي تَفِرُّ‌ونَ مِنْهُ فَإِنَّهُ مُلَاقِيكُمْ[جمعه/۸] بگو: «این مرگی که از آن فرار می‌کنید سرانجام با شما ملاقات خواهد کرد». وثالثا؛وقت مرگ هر کسی مشخص است وتأخیر و تعجیل هم ندارد:« إِذَا جَاءَ أَجَلُهُمْ فَلَا يَسْتَأْخِرُ‌ونَ سَاعَةً وَلَا يَسْتَقْدِمُونَ[یونس/۴۹] هنگامی که اجل آنها فرا رسد،نه ساعتی تأخیر می‌کنند، و نه پیشی می‌گیرند!» ✅۳)خدای سبحان ،خير محض و حكيم مطلق است؛ هيچ كاری از او زشت ویا بي هدف صادر نمیشود. مرگ و زندگی دوواقعیت خلقت است و در اختيار ما نيست، وفقط آنچه مربوط به ما است، "كيفيت زندگی" است. ✅۴)مرگ ناگهانی؛بخودی خود نمیتواند چیز خوبی باشد و در تعبیرپيامبرخدا (ص)آمده : مرگ ناگهانى، یک نوع جان گرفتن خشماگين است.مَوتُ الفُجأةِ أخذَةُ أسَفٍ. اما همین نوع مرگ "بدمطلق" نیست و بلکه بد یا خوب بودن آن نسبی است ؛برای مومنان و فاسدان متفاوت است. برای مومن همراه با کمال وثواب است چراکه یکباره نعمتِ بودن از اوگرفته میشودگرچه رنج بیماری و سکرات را شاید نداشته باشد. امابرای کافران از آن رهگذر که فرصت توبه را آنان میگیرد خود نوعی عذاب است . دربیان پیامبر(ص) این نسبی بودن تصریح شده: "مرگ ناگهانى، تخفيفى است براى مؤمن و جان ستاندنى خشماگين از كافراست. - إنّ مَوتَ الفُجأةِ تَخفيفٌ عنِ المؤمنِ ، و أخذَةُ أسَفٍ عنِ الكافِرِ". در روایات مرگ داودپیامبر و موسی (ع) ناگهانی شمرده شده، پیامبر(ص) فرمود؛ "داوودپیامبر در روز شنبه به مرگ ناگهانى درگذشت. پس، پرندگان با بال هاى خود بر او سايه افكندند. موسى نيز دربيابان مرد. -ماتَ داوودُ النّبيُّ يومَ السَّبتِ مَفجوءا فأظَلَّتهُ الطَّيرُ بأجنِحَتِها ، و ماتَ موسى كَليمُ اللّه في التِّيهِ.." ✅۵) مرگ در سن جوانی گرچه کمتر است و غیر متعارف . اما از آنجا که دستورش از سوی خدای حکیم و خبیر صادرمیشود قطعا دارای راز و رمزی است. گاه در طول عمر یک شخص ده و یا صدها عیب و مشکل و خطر نهفته است ویا چه بسا درصورت طولانی شدن عمر آن شخص ایمانش تباه شود و خدا دوست نمیدارد بنده خوب اش تباه شود ، و یا گاه مرگ یک جوان کلید گشایش برای یک خانواده و یا جامعه ای به حساب می آید و یا گاه مرگ در جوانی باعث اعطاء و الطاف خاصی میشود که آن الطاف چه بسا در ظاهر یک نوع خفاء را همراه داشته باشد که از آن به الطاف خفیه ی الهیه نام برده میشود . یادمان نمیرود که امام خمینی درمواجه با مرگ نابهنگام جوان مجتهدش -حاج آقامصطفی- آن راازالطاف خفیه الهیه نام برد، که همان مرگ ومجالس ترحیم تش منجر به سقوط نظام ظلم شد. پس در چنین مرگ هایی باید بادقت نظاره کرد ودست خدای سبحان را دید. چه زیبادرقرآن فرمود: "مَا نَنْسَخْ مِنْ آيَةٍ أَوْ نُنْسِهَا نَأْتِ بِخَيْرٍ مِنْهَا أَوْ مِثْلِهَا ؛ - هر حكمى را نسخ كنيم، يا آن را به دست‌ فراموشى بسپاريم، بهتر از آن، يا مانندش را مى‌آوريم".(بقره/۱۰۶) ✅۶)مهم این است که باید آماده بود که از آن به استعدادموت نام برده میشود و آمادگی این که آدمی برای لحظه ورود مرگ هیچ حساب مانده ای با خالق و مخلوق نداشته باشد. امام سجاد (ع) هم در سجده ها درخواست آمادگى نسبت به مرگ را دارد؛ «اللهم ارزقنی التجافی عن دار الغرور و الانابة الی دار الخلود والاستعداد للموت قبل حلول الفوت » تجافى: كنده شدن و جدا شدن است. امام على (ع): به خدا سوگند، پيكى از مرگ ناگهان بر من نيايد كه آن را خوش نداشته باشم و نه سرزننده اى كه آن را نشناسم. بلكه من نسبت به مرگ چون تشنه كامى هستم كه به چشمه آبى رسد و جوينده اى كه گمشده اش رابيابد و آنچه نزد خداست براى نيكوكاران بهتر است ؛ - و اللّه ِ ما فَجَأني مِن المَوتِ وارِدٌ كَرِهتُهُ ، و لا طالِعٌ أنكَرتُهُ ، و ما كنتُ إلاّ كقارِبٍ وَرَدَ ، و طالِبٍ وَجَدَ ، و ما عندَ اللّه ِ خَيرٌ للأبرارِ .[نهج البلاغة نامه۲۳] ادامه دارد..