روايت شده: رسول خدا(صلى الله عليه و آله و سلم) از كنار قبرى عبور كرد و دريافت كه صاحبش را عذاب مى‏كنند، چوب تازه‏اى خواست و آن را دو نصف كرد، يكى از آنها در ناحيه بالا سر قبر، و ديگرى را در ناحيه پا نهاد، و فرمود: يخفف عنه العذاب ما دامار طبين: تا هنگامى كه اين دو چوب تازه‏اند، عذاب او كاهش مى‏يابد(110) و در روايت ديگر آمده: حضرت آدم (عليه السلام) وصيت كرد كه دو چوب تازه، در ميان كفش بگذاريد، تا انس داشته باشد، و اين سنت بين پيامبران، معمول بود، و در زمان جاهليت، ترك شد، پيامبر اسلام (صلى الله عليه و آله و سلم) آن را زنده كرد.(111) 7- ريختن آب روى قبر مستحب است، پس از آن كه ميت به خاك سپرده شد، شخصى رو به قبله بايستد و از ناحيه بالاى سر ميت تا روبروى پاى او آب بپاشد و سپس از آنجا تا بالاى سر او آب بپاشد و اگر آب زياد آمد، به وسط قبر بپاشد، چنانكه اين مطلب از امام كاظم (عليه السلام) نقل شده است.(112). بعيد نيست كه پاشيدن آب، بر روى قبر تا 40 روز يا چهل ماه، مستحب باشد.(113) پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم) دستور مى‏داد، روى قبر، آب مى‏پاشيدند، و اين سنت در زمان رسول خدا(صلى الله عليه و آله و سلم)، عمل مى‏شود.(114) محدث قمى (رحمة الله عليه) مى‏گويد: پاشيدن آب، روى قبر در هر وقت، نيكواست(115) امام صادق (عليه السلام) درباره پاشيدن آب روى قبر فرمود: يتجافى عنه العذاب ما دام الندى فى التراب: تا وقتى كه رطوبت آب روى خاك قبر است عذاب قبر از ميت دور مى‏گردد (116) 8 - خواندن بعضى از سوره‏هاى قرآن‏ امام على (عليه السلام) فرمود كسى كه در هر جمعه، سوره نساء را بخواند، از فشار قبر در امان باشد(117) امام صادق (عليه السلام) فرمود: سوره ياسين قلب قرآن است، هر كس آن را قبل از خواب و يا قبل از غروب بخواند... از فشار قبر ايمن باشد... (118) كسى كه به خواندن سوره زخرف مداومت كند، خداوند او را در قبرش، از فشار قبر و جانوران زمين، ايمن گرداند.(119) پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم) فرمود: كسى كه هنگام خواب سوره تكاثر (الهاكم التكاثر) را بخواند، از سختى قبر، ايمن گردد(120) امام صادق (عليه السلام) فرمود: كسى كه سوره ن و القلم را در نماز واجب يا نافله بخواند، خداوند او را از فشار قبر، پناه دهد. (121) خواندن سوره تبارك الملك بالاى سر قبر ميت، موجب رفع عذاب قبر از او خواهد شد.(122) و خواندن بعضى از دعاها نيز داراى اين اثر خواهد بود كه دركتاب‏هاى دعا ذكر شده است. چهار: آرزوى نابجاى بازگشت و جبران‏ يكى از ويژگى‏هاى عالم برزخ اين است كه گنهكاران با ورود به عالم برزخ و آگاهى به قسمتى از اسرار پشت پرده، نتيجه اعمال خود را مى‏بينند، بار گناه بر آنها فشار مى‏آورد، آنها نادم و پشيمان شده و تمناى بازگشت به دنيا و جبران مى‏كنند چنانكه در همين دنيا همه مجرمان وقتى كه گرفتار مجازات مى‏شوند، اظهار پشيمانى كرده و تقاضاى بازگشت و جبران را دارد، در صورتى كه آنها به زبان چنين مى‏گويند، و اگر باز گردند، به همان راهى كه رفته‏اند مى‏روند. اين مطلب در آيه 99 و 100 سوره مومنون آمده، كه در جواب آرزوى نابجاى آنها به طور قاطع گفته مى‏شود: كلا انها كلمه هو قائلها: نه هرگز راه بازگشت وجود ندارد، همانا اين سخنى است كه او با زبانش مى‏گويد، نه با دل ( يا اين سخنى است كه تنها مى‏گويد، ولى مقررات الهى بر خلاف آن است) نظير اين مطلب در آيه 10 سوره منافقون نيز آمده است. اين آيات، هشدارى است بر همه مسلمانان كه تا خداوند در اين دنيا به آنها مهلت داده، از فرصت استفاده كنند، چرا كه هنگامى كه كه وقت مرگ فرا رسيد، ديگر تاخير و باز گشتى نيست. از اين رو بعضى از وارستگان و پارسيان در خانه خود قبرى كنده بودند و گاهى در ميان آن مى‏رفتند و مى‏خوابيدند و به خود خطاب كرده و مى‏گفتند: خيال كن مرده‏اى و تو را درون قبر نهاده‏اند و از خداوند تمنا مى‏كنى تو را به دنيا باز گرداند تا عمل صالح انجام دهى، بعد بيرون مى‏آمدند و به خود مى‏گفتند: اكنون خدا به تو لطف كرده و تو را به دنيا باز گردانده است، بنابراين اكنون در راه خدا قدم بردار، و خود را اصلاح كن، تا هنگام مرگ تقاضاى بازگشت و جبران نكنى، كه اگر چنين تمنا كنى، اين جواب قاطع را مى‏شنوى كه هرگز بازگشتى نيست. علامه غزالى در احياءالعلوم نقل مى‏كند: ربيع بن خثيم (معروف به خواجه ربيع) در خانه خود، قبرى را كنده بود، هر وقت در قلب خود احساس قساوت و غفلت مى‏كرد، وارد آن مى‏شد و در لحد آن مى‏خوابيد و ساعت‏ها در ميان آن مى‏ماند، سپس مى‏گفت: رب ارجعون لعلى اعمل صالحا فيما تركت پروردگار من! مرا باز گردانيد شايد در آنچه ترك كردم، عمل صالحى انجام دهم (مومنون -99- 100).