عالم برزخ در چند قدمى ما محمد محمدى اشتهاردى - ۷ - فصل چهارم: سيماى برزخ، در روايات اسلامى‏ در اينجا براى آشنائى بيشتر به جهان برزخ، و خصوصيات آن، به ذكر چند نمونه از روايات، با شرح كوتاهى پيرامون پاره‏اى از آنها مى‏پردازيم: 1- امام كاظم (عليه السلام) فرمود: من مات من اوليائنا و شيعتنا و لم يحسن القرآن علم فى قبر ليرفع اللّه به من درجته، فان درجات الجنه على قدر آيات القرآن، يوقال له اقرا وارق، فيقرء ثم يرقى هر كس از دوستان و پيروان ما بميرد، و هنوز قرآن را به طور كامل فرا نگرفته باشد، در قبرش به او تعليم مى‏دهند، تا خداوند بدين وسيله درجاتش را بالا ببرد، چرا كه درجات بهشت به اندازه آيات قرآن است، به او گفته مى‏شود، بخوان و بالا رو، او مى‏خواند( و از درجات بهشت) بالا مى‏رود(144) فلسفه وجودى عالم برزخ‏ از اين روايت و امثال آن، استفاده مى‏شود كه يكى از فلسفه‏هاى وجود عالم برزخ اين است كه: در آن، پاره‏اى از كمبودهاى تعليم و تربيت مومنان، جبران مى‏گردد، درست است كه آنجا جاى عمل صالح نيست، ولى چه مانعى دارد كه محل معرفت بيشتر و آگاهى و تكامل افزونتر گردد. درباره تكامل نفوس در عالم برزخ، روايات متعدد، وارد شده، از جمله: پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم) فرمود: ان اطفال شيعتنا من المومنين تربيهم فاطمه (عليها السلام) همانا كودكان شيعيان ما از مومنان را حضرت زهرا (سلام الله عليها) تربيت مى‏كند(145) و در ضمن روايتى از امام در مورد معراج پيامبر اسلام (صلى الله عليه و آله و سلم) آمده: رسول خدا(صلى الله عليه و آله و سلم) در شب معراج، عبور مى‏كرد ديد پيرمردى در زير درختى نشسته و كودكانى در اطراف او هستند، از جبرئيل پرسيد: اين پيرمرد كيست؟ جبرئيل: اين پير، پدر تو ابراهيم خليل (عليه السلام) است. پيامبر: اين كودكان كيانند؟ جبرئيل، اينان اطفال مومنان هستند كه حضرت ابراهيم (عليه السلام) به آنها غذا مى‏دهد،(146) 2- امام صادق (عليه السلام) فرمود: من انكر ثلاثه اشياء فليس من شيعتنا: المعراج و المساله فى القبر و الشفاعة: كسى كه سه چيز را انكار كند، از شيعيان ما نيست، 1- معراج پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم) 2- سوال در قبر 3- شفاعت.(147) شرح كوتاه در اين روايت، سؤال قبر كه بخشى از ويژگى‏هاى عالم برزخ است به عنوان يكى از حوادث و اعتقاد مسلم اسلام در رديف عقيده به معراج و شفاعت، ذكر شده، و اين نشان مى‏دهد كه اعتقاد به وجود عالم برزخ، از ضروريات اسلام است. به طورى كه انكار آن موجب بيرون رفتن از مرز تشيع و اسلام ناب چهارده معصوم (عليه السلام) مى‏باشد. 3- امام صادق (عليه السلام) در ضمن گفتارى، به يكى از شيعيان فرمود: اما فى القيامة فكلكم فى الجنه بشفاعه النبى المطاع، او وصى النبى، و لكنى و اللّه اتخوف عليكم فى البرزخ. : اما در قيامت، همه شما با شفاعت پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم) كه شفاعتش پذيرفته مى‏شود، يا با شفاعت وصى پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم)، در بهشت هستيد، ولى سوگند به خدا در مورد عالم برزخ، در رابطه با شما، ترس دارم(148) نيز امام صادق (عليه السلام) در گفتارى فرمود: و اللّه ما اخاف عليكم الا البرزخ: سوگند به خدا، من تنها از برزخ، بر شما مى‏ترسم. سپس فرمود: فاما اذا صارا الامر الينا فنحن اولى بكم: اما هنگامى كه امور در دست ما قرار گرفت، ما سزاوارتر به شفاعت از شما هستيم(149) شرح كوتاه: مطابق اين روايت، شفاعت اولياء خدا در عالم برزخ، محدود است، و ترس و نگرانى وجود دارد كه شفاعتى در كار نباشد. از طرفى طبق روايات متعدد و حكايات مانند حكايت سيد حميرى (شاعر حماسه سراى اهلبيت (عليه السلام)) هنگام مرگ و... بعضى از مومنين مورد الطاف خاص و نجاتبخش پيامبران (صلى الله عليه و آله و سلم) و امامان (عليه السلام) مى‏شوند، كه مى‏توان اين الطاف خاص را، به عنوان شفاعت آنها، ياد نمود در اين صورت اين سؤال مطرح مى‏شود كه اين دو گونگى روايات را چگونه بايد هماهنگ كرد؟ پاسخ آنكه: در عالم برزخ، شفاعت به طور عموم، براى همه نيست، پس نمى‏توان به شفاعت در عالم برزخ دل بست و اميدوار بود، در حدى كه ايجاد غرور كند، ولى شفاعت براى افراد خاص كه بر اثر تلاشهاى صادقانه و مجاهدتهاى مخلصانه در دنيا توانستند گناهان خود را جبران كنند، خواهد بود، بنابراين، آن رواياتى كه شفاعت در عالم برزخ را نفى مى‏كند، منظور شفاعت عمومى همانند شفاعت روز قيامت است، و آن رواياتى كه الطاف خاص و نجات دهنده اولياء خدا را در عالم برزخ، ثابت مى‏نمايد، منظور شفاعت آنها در مورد افراد خاص و برجسته است و محدود به حد ويژه‏اى مى‏باشد. 4- رسول خدا(صلى الله عليه و آله و سلم) فرمود: