شيخ صدوق (رحمة الله عليه) روايت مى‏كند، پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم) در شب معراج، در مسير خود ( از مكه به بيت المقدس) به وادى بلقا رسيد، به جبرئيل فرمود: تشنه‏ام، جبرئيل ظرفى پر از آب را به پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم) داد، آن حضرت از آن آب نوشيد، سپس از آنجا عبور كردند ناگاه پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم) ديد: 1- گروهى به وسيله قلاب آهن سرخ شده از آتش كه بر رگهاى گردنشان زده شده، آويخته شده‏اند، از جبرئيل پرسيد: اينها كيستند؟ جبرئيل گفت: اينها كسانى هستند كه خداوند با مال حلال آنها را بى نياز نمود، ولى به تحصيل مال حرام مى‏پردازند. 2- سپس پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم) از آنجا عبور نمود، در مسير راه، گروهى را ديد كه پوست آنها را با پوستكن آتشين جدا مى‏كنند، از جبرئيل پرسيد، اينها كيستند؟ جبرئيل گفت: اينها كسانى هستند كه با دوشيزگان زنا نمودند و بكارت آنها را از روى حرام نابود كردند. 3- سپس با پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم) از آنجا عبور كرد و ناگاه مردى را ديد كه بار هيزمى را مى‏خواهد بلند كند، و هر وقت توان بلند كردن ندارد، بر بار او هيزم ديگرى نهاده مى‏شود كه سنگين‏تر گردد، از جبرئيل پرسيد، اين شخص كيست؟ جبرئيل گفت، اين شخص، قرض دار است، مى‏خواهد قرض خود را ادا كند، وقتى كه قدرت اداى آن را ندارد، بر قرض گرفتن خود مى‏افزايد. (و باز زير بار سنگين قرض مى‏رود). 4- سپس پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم) از آنجا عبور نمود، تا اينكه به كوه شرقى بيت المقدس رسيد، در آنجا باد سوزان و صداى وحشتناكى را شنيد، از جبرئيل پرسيد: اين باد و صدا چيست؟ جبرئيل گفت: اين باد از دوزخ است، و آن صدا از برخورد سنگى بزرگ به ته چاه دوزخ بود، كه هفتاد سال قبل، آن سنگ به آن چاه افكنده شد، و در آن شب معراج، به ته چاه رسيد. پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم) فرمود: اعوذ باللّه من جهنم، پناه مى‏برم به خدا از عذاب دوزخ. سپس پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم) از جانب راست خود نسيم خوشبويى را استشمام نمود، و صدايى شنيد، از جبرئيل پرسيد، اين بوى خوش و صدا چيست؟ جبرئيل گفت : اين بهشت است پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم) فرمود: اسال اللّه الجنه: از درگاه خدا بهشت را مى‏طلبم.... به اين ترتيب پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم) بر اثر بالا رفتن گوشه‏اى از پرده عالم برزخ در پيش رويش، چند نمونه از عذاب شدگان عالم برزخ را مشاهده كرد. در اينجا همنوا و هم صدا با امام صادق (عليه السلام) در يكى از دعاهاى خود، عرض مى‏كنيم: اللهم بارك لى فى الموت، اللهم اعنى على سكرات الموت، اللهم اعنى على غم القبر، اللهم اعنى على ضيق القبر، اللهم اعنى على ظلمه القبر، اللهم اعنى على وحشته القبر، اللهم زوجنى من الحور العين. خدايا، مرگ را برايم مبارك گردان! خدايا! مرا در سختى‏هاى مرگ كمك كن! خدايا! مرا در غم و اندوه، عالم قبر، يارى فرما! خدايا! مرا در تنگناى قبر، حمايت فرما! خدايا! مرا در تاريكى قبر، ياور باش‏ خدايا! مرا در وحشت قبر يارى فرما خدايا! حوريان بهشتى را همسر من گردان،.(212) پايان