بسم الله الرحمن الرحیم دست تنها بودیم و این را میدانستیم. مردم ما مردم خوبی هستند اما امان از برخی خواص. شاید باور نکنید که یکیشان دقیقا از همان چهار سال قبل که رای نیاورد شروع کرد به لجن پراکنی. دروغ و تهمت و سیاهنمایی. بیراه نیست اگر بگویم بنده خدا چهارسال عمرش را گذاشت در این راه. چندتای دیگرشان تا دو روز مانده به انتخابات تماس می گرفتند و مدام ابراز حمایت و‌علاقه میکردند. اما درست در آخرین روز پایان تبلیغات ویدئو ضبط کردند و به حمایت از شخص دیگری چنان آقای نماینده را تخریب کردند که انگشت به دهان مانده بودیم. خلاصه که روزهای واقعا سخت و نفس گیری بود. از این طرف مردمی در ستاد مشغول بودند که تنها محضا لله و برای ادای تکلیف بدون ریالی پول شبانه روزی زحمت میکشیدند و از آن طرف خواص آن مدلی و برخی کاندیداها که از طرف کانونهای ثروت و قدرت پشتیبانی می‌شدند. شاید بد هم نبود. اینجوری تنها که باشی بیشتر از خلق منقطع می‌شوی. و دست به دعا برمیداری و قلبت آرام می‌شود که: «همه چیز دست اوست». از چهل روز پیش چله زیارت عاشورا بر داشتم به نیابت از شهید نوید صفری هدیه به حاج قاسم و ابومهدی. اشک میریختم و به سه تایشان میگفتم که میدانید جبهه چه جبهه سخت و نبرد چقدر نابرابر است. من این وسط به سهم خودم، هیچ کاره ام و ناتوان. شما وکیل من باشید و به آبروی حضرت مادر سلام الله علیها مددمان برسانید. این فقط یکی اش بود و‌ خوبی اش این بود که در کنار زحمات بی شائبه‌ی ستادیها و مردم ، کامل متوجه بودیم که خنثی شدن توطئه ها و‌مکرها را «فقط» باید از «او» طلب کنیم و‌ حقیقتا چه پناهگاه امنی است. خلاصه که شما در اخبار می‌شنوید که فلانی رای آورد اما این خبر ساده خنثی هیچ وقت نمی تواند نشان بدهد که پشت پیروزی یک نیروی انقلابی مطیع رهبر، چقدر زحمت بی چشمداشت و شبانه‌روزی نیروهای مخلص و چقدر دعا و‌ توسل و تضرع به خدای متعال و واسطه‌های مقربش ،اهل بیت علیهم السلام بوده است ...