تربیت کودک و نوجوان⁦🌻: اگر‌ متوجه شدیم فرزندمان محتوای غیراخلاقی می بیند چگونه رفتار‌ کنیم؟ والدین باید خونسردی‌شان را حفظ کنند. والدین معمولاً اتفاقات مربوط به بلوغ جنسی یا کنجکاوی بچه‌ها نسبت به مسائل جنسی را یک اتفاق غیرمنتظره وشوک‌آور تلقی می‌کنند. درحالی که همان‌قدر که اتفاقاتی مثل از پوشک گرفتن بچه، از شیر گرفتن او یا چهار دست و پا راه رفتنش طبیعی هستند، بلوغ جنسی، آگاهی از بدن و کنجکاوی نسبت به این مسائل هم جزئی از فرآیند رشد انسان است. پس اگر والدی متوجه کنجکاوی و حساسیت فرزندش نسبت به مسائل جنسی شد و در موبایل و تبلت شخصی او عکس و فیلم غیراخلاقی مشاهده کرد اولین واکنش باید واکنشی عاقلانه و به دور از تصمیمات هیجانی باشد. معمولاً والدین در مواجهه با این مسئله سریعاً روحیه خود را می‌بازند و می‌گویند: «این چه بلایی بود سرمان آمد؟»، «بچه من که تا دیروز سرش توی کتاب و درسش بود» دسته‌ای دیگری از والدین هم خودشان را سرزنش می‌کنند. مثلاً می‌گویند: «من چه مادر بدی هستم که متوجه این موضوع نشدم». یعنی دچار احساس گناه می‌شوند که انگار به خاطر کم‌توجهی آن‌ها فرزندشان به تماشای محتوای غیراخلاقی گرایش پیدا کرده است. این واکنش‌ها باعث بروز حجم زیادی از هیجانات و افکار منفی می‌شود که واکنش‌های نسنجیده را هم به دنبال دارد. مثلاً مادر، اینترنت خانه را قطع می‌کند یا پدر موبایل بچه را از او می‌گیرد یا دستور می‌دهد که دیگر نباید با دوستانی که من فکر می‌کنم ماجرا زیر سر آنهاست در ارتباط باشی! توصیه ما به والدین این است که قبل از این رفتارها و تصمیمات هیجانی اول از همه خودشان را کنترل کنند. والدینی که بر رفتار و هیجانات خود کنترل ندارند نباید انتظار داشته باشند که فرزندشان به آن‌ها اعتماد کند و درباره مسائل حساسیت‌برانگیز با آنها راحت باشد. پس طبیعی است که از راهی مثل مخفی کردن یا اعتماد کردن به دوستان دنبال پاسخگویی با این کنجکاوی‌های طبیعی برود. برای فرزندتان هندوانه در بسته نباشید واقعیت این است که رشد کودک یک مسیر دارد و ما به عنوان والد اگر بخواهیم در برهه‌های حساسی مثل نوجوانی در مواجهه با فرزندمان درست عمل کنیم باید بذر این عمل درست را از قبل بکاریم. والدین باید در طول مسیر رشد، ذهنشان را در اختیار کودک قرار بدهند و از کودک هم بخواهد ذهنش را در اختیار آن‌ها قرار بدهد. بعضی از والدین خودشان مثل یک هندوانه دربسته یا یک صندوقچه قفل‌شده هستند ولی از فرزندشان انتظار دارند که تمام افکارش را برای آن‌ها بازگو کند. در موقعیت‌های مختلف والدینی، ما باید به کودک این اطمینان را بدهیم که برای او یک پایگاه قابل اطمینان و قابل اتکا هستیم. هیچ اشکالی ندارد اگر به فرزند در آستانه نوجوانی‌مان بگوییم: «تو داری بزرگ می‌شوی و ممکن است من نتوانم خیلی از دغدغه‌های تو را درک کنم. اما دوست دارم تو کمکم کنی تا دنیا و افکارت را بفهمم و درک کنم» این دست رفتارها کودک را به سمتی می‌برد که اولین مرجع هر سوال و هرپرسشی که برایش پیش می‌آید؛ حتی درباره مسائل جنسی والدینش باشند. چون والدینش را آدم‌هایی دیده که قرار نیست از سوال‌های او درباره مسائل حساسیت‌برانگیز برآشفته بشوند، ساختار روانی‌شان به هم بریزد و تبدیل به آدم‌هایی عصبانی و غیرقابل پیش‌بینی بشوند. پس یک پیشگیری خوب این است که قبل از اینکه کودک به سن کنجکاوی درباره مسائل جنسی برسد به او این اطمینان را بدهیم که من نسبت به همه سوال‌ها و کنجکاوی‌های تو پذیرش دارم و هرچه باشی تو را دوست دارم. به روی نوجوان نیاورید تا حرمت‌ها حفظ بشود اما اگر ما والدینی بودیم که این مسیر را طی نکردیم و فهمیدیم که کودک سابق و نوجوان فعلی ما تصمیم گرفته جواب سوال‌ها و کنجکاوی‌های ذهنی‌اش را خودش پیدا کند کار سخت‌تری داریم. روزی پدر یا مادر لب‌تاپ فرزندش را باز می‌کند و با محتواهای غیراخلاقی روبه رو می‌شود. توصیه من به عنوان روان‌شناس این است که در عین حفظ خونسردی در ابتدای امر این موضوع را به روی فرزندمان نیاوریم. در قدم اول لب‌تاپ را ببندید و به نوجوان چیزی نگویید. این کار دو مزیت دارد. اول اینکه در اصطلاح روی شما به روی فرزندتان باز نمی‌شود و حریم و حرمتی در این بین شکسته نمی‌شود. دومین مزیتش هم این است که اعتماد نوجوان به شما سرجایش باقی می‌ماند. درست است که والدین در این لحظه می‌توانند مچ فرزندشان را بگیرند و فرزند هم مسلماً خطاکاری‌اش را می‌پذیرد اما در عمل والدینش را به چشم افرادی می‌بیند که مدام وسائل شخصی او را چک می‌کنند و او را می‌پایند. این احساس پاییده شدن یکی از بدترین احساسات برای فرزندان در چارچوب یک خانواده است و اثرات بسیار سوئی روی رفتار آن‌ها دارد.