و مسافر تو مسافتش نزدیک است نگار مهربان من! گفتی بخوانمت تا اجابتم کنی و به سویت بیایم تا راه بنمایی مگر این راه نزدیک گم شدن دارد ؟ تو با منی اما من از تو دور افتاده ام و در این لحظه های ناب مهمانی ات مسافر خود را دریاب تا زودتر به پناه بندگی ات برسد یا اَقرَبَ مِنْ کلّ قریبٍ! اگر این بار سنگین ندامت و اندوه بر شانه هایم سنگینی نمی کرد و اگر پاهایم بند محبت دنیا نبود با بالهای سبکباری به سویت پرواز می کردم تا مهربانانه برایم آغوش غفرانت را بگشایی یا غفار الذنوب! و من چقدر غافل بودم که سایه مهر تو را در نزدیکی خود ندیدم و در جاده های غفلت و جهالت تو را گم کردم. حبیب لحظه های غربت من! مرا بپذیر آنچنان که لایق بخشش توست. نه لایق بندگی من! ساکن کوی خودت را به سلامی بنواز! 🌸﴿طهورا گرامی﴾🌸