✨❧🔆✧﷽✧🔆❧✨ 📘 6 🔹به بلیت پروازش نگاه کرد. روی بلیت نوشته شده بود که هواپیما ساعت ۲۲ و ۴۵ دقیقه برمی‌خیزد و حالا سه ساعت و نوزده دقیقه از زمان رسمی برخاستن (Take Off) هواپیما می‌گذشت. 🔸به نظر می‌رسید انتظارش بیش از حد به درازا کشیده است. مسافران دیگر هم در انتظار به سر می‌بردند، اما او با بقیه مسافران تفاوت زیادی داشت. 🔹 بدون تردید، در بیشکک قرقیزستان ماجراهای شیرین زیادی را انتظار می‌کشید؛ به شرط آنکه همه چیز طبق روال و برنامه‌ریزی انجام شده پیش می‌رفت و همانند دفعات گذشته قول و قرارهایش درست از آب در‌می‌آمد! 🔸کمی آن طرف‌تر، درست در قسمت شرق سالن فرودگاه، خانمی در نهایت خونسردی و با حرکاتی معمولی، روی صفحه رایانه دستی خود خیره شده بود، اما به آرامی همه حرکات مالک را زیر نظر داشت. 🔹در سمت دیگر سالن، نقطه‌ای نزدیک دِر ورودی، مرد قوی هیکلی در حال شماره‌گیری با تلفن همراهش، آهسته و به نرمی چرخید تا سوژه‌اش را زیر نظر داشته باشد. او طی یک متن انگلیسی به مخاطب آن سوی خط پیام مهمی ارسال کرد: 🔸برایتان SMS فرستادم… جویای سلامتی‌تان بودم… خواندید؟… نه، نه کاملاً مطمئن هستم… فکر نمی‌کنم… باید حدوداً ساعت یک بامداد به وقت محلی باشد!؟ اگر تغییری در برنامه پیش آمد، تماس می‌گیرم.» 🔹اما مالک غافل از آنچه در اطرافش می‌گذشت، به نقطه نامعلومی چشم دوخته بود. او به چه می‌اندیشید؟ به کدام یک از جنایاتش… و یا در اندیشه کدامین آرزوی دست‌نیافتنی‌اش بود؟ 🔻صدایی او را به خود آورد: «ضمن پوزش از تاخیر پیش آمده از مسافران محترم پرواز شماره ۷۳۷ بویینگ «Altyn Air» به شماره ۴۵۴ به مقصد بیشکک تقاضا داریم هر چه زودتر سوار هواپیما شوند.» 🔸با تکرار این خبر انتظار ۱۱۹ مسافر عازم پایتخت قرقیزستان ـ که با احتساب خلبان و کمک خلبان و خدمه پروازی جمعاً ۱۲۵ نفر بودند ـ به سر‌آمد. مالک چشم‌هایش را ریز کرد و با دست به پهلوی حمزه زد که چرت کوتاهی او را ربوده بود. 🔹اکنون عبدالمالک با قرار گرفتن روی پلکان هواپیما حس بهتری نسبت به لحظات قبل داشت. گمان می‌کرد نگرانی‌هایش به دلیل این تأخیر لعنتی توهمی بیش نبوده است. توهمی که حتی از یادآوری آن هم درخود احساس عذاب می‌کرد. از پله‌های هواپیما بالا آمد. 🔸سرمهماندار، که جوان خوش رویی بود، به انگلیسی به او خوشامد گفت و مالک با لبخند رضایت بخشی ازکنارش گذشت. 🔹نگاهی به کارت موقعیت صندلی خود و همکارش در هواپیما انداخت. ردیف A.18 و B.18 درجایگاه سمت راست. ادامه دارد... 📌ما و او 📚منبع : کتاب در چنگال عقاب / گزارش مستند دستگیری ریگی 🌷سلام یر پرچم وُ عَلَـم…♪سلام بر شعرِ مُحتشـم…♪سلام بر …هدیه به لبخند علیه السلام ڪانال زلال مــ💖ــعرفت @ZolaleMarefat_f ┅═✧❁🔆❁✧═┅