🇵🇸¦زُمَــــ³¹³ـــــࢪ¦🇵🇸
🏴شد اسیر غل و زنجیر تنِ بیمارش 🏴سوختم یکسره از غربت و حالِ زارش 🏴چقدر خواند دعا تا که پدر برگردد 🏴رفت دلتنگِ پدر! تازه نشد دیدارش